شعر و ادب
ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد «فریدون مشیری» آه، باران
آه، باران : فریدون مشیری (آه، باران)
ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد ــ شاید ــ
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران .
یا ، نه ، دریایی است گویی ، واژگونه ، بر فراز شهر ،
شهر سوگواران .
*
هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش
ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر ، با تشویش :
رنگ این شب های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران ؟
*
چشم ها و چشمه ها خشک اند .
روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ ،
همچنان که نام ها در ننگ !
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد .
آه، باران، ای امید جان بیداران !
بر پلیدی ها – که ما عمری ست در گرداب آن غرقیم –
آیا، چیره خواهی شد ؟