شعر و ادب

میراث «هوشنگ ابتهاج» پدر جان در دل تنگت چه ابری بود

میراث : هوشنگ ابتهاج (تاسیان)

پدر جان در دل ِ تنگت چه ابری بود

که من چندان که می گریم

هنوزش هیچ پایان نیست

چه صبری داشتی ، اما

از آن دندان که بر هم می فشردی

همچنان خون ِ دلم جاری ست

غمت با من

درین شب های ابری

زنده ماند ، اما

نمی دانم امیدم در دل ِ تنگ ِ که خواهد زیست ؟

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا