گناه دریا
- شعر و ادب
شب های شاعر «فریدون مشیری» می وزد باد سردی از توچال
شب های شاعر : فریدون مشیری (گناه دریا) می وزد باد سردی از توچال در سکوتی عمیق و رویاخیز برف…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
شباهنگ «فریدون مشیری» باور نداشتم که گل آرزوی من
شباهنگ : فریدون مشیری (گناه دریا) باور نداشتم که گل آرزوی من، با دست نازنین تو بر خاک اوفتد با…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
بازگشت «فریدون مشیری» دور از نشاط هستی و غوغای زندگی
بازگشت : فریدون مشیری (گناه دریا) دور از نشاط هستی و غوغای زندگی، دل با سکوت و خلوت غم خو…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
برای آخرین رنج «فریدون مشیری» تنهای تنها می کشیدم انتظارت
برای آخرین رنج : فریدون مشیری (گناه دریا) ای آخرین رنج، تنهای تنها می کشیدم انتظارت ناگاه دستی خشمگین مشتی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
معراج «فریدون مشیری» گفت: آنجا چشمه خورشیدهاست
معراج : فریدون مشیری (گناه دریا) گفت: « آنجا چشمه خورشیدهاست، آسمانها روشن ازنور و صفاست موج اقیانوس جوشان فضاست.»؛…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
نغمه ها «فریدون مشیری» دل از سنگ باید که از درد عشق
نغمه ها : فریدون مشیری (گناه دریا) دل از سنگ باید که از درد عشق، ننالد خدایا دلم سنگ نیست…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
سرگذشت گل غم «فریدون مشیری»
سرگذشت گل غم : فریدون مشیری (گناه دریا) تا در این دهر دیده کردم باز گل غم در دلم شکفت…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
بعد از من «فریدون مشیری» مرا عمری به دنبالت کشاندی
بعد از من : فریدون مشیری (گناه دریا) مرا عمری به دنبالت کشاندی سرانجامم به خاکستر نشاندی ربودی دفتر دل…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
آتش پنهان «فریدون مشیری» گرمی آتش خورشید فسرد
آتش پنهان : فریدون مشیری (گناه دریا) گرمی آتش خورشید فسرد، مهرگان زد به جهان رنگ دگر پنجهٔ خسته این…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
گل خشکیده «فریدون مشیری» بر نگه سرد من به گرمی خورشید
گل خشکیده : فریدون مشیری (گناه دریا) بر نگه سرد من به گرمی خورشید، می نگرد هر زمان دو چشم…
بیشتر بخوانید »