شعر و ادب
معراج «فریدون مشیری» گفت: آنجا چشمه خورشیدهاست
معراج : فریدون مشیری (گناه دریا)
گفت: « آنجا چشمه خورشیدهاست، آسمانها روشن ازنور و صفاست
موج اقیانوس جوشان فضاست.»؛ باز من گفتم که: «بالاترکجاست؟»
گفت:«بالاتر، جهانی دیگراست، عالمی کزعالم خاکی جداست
پهن دشت آسمان بیانتهاست»؛ باز من گفتم که: «بالاتر کجاست؟»
گفت: « بالاترازآنجا راه نیست، زانکه آنجا بارگاه کبریاست
آخرین معراج ماعرش خداست»!؛ باز من گفتم که: «بالاترکجاست»
لحظهای در دیدگانم خیره شد، گفت: «این اندیشههابس نارساست»!
گفتمش:«ازچشم شاعر نگاه کن، تا نپنداری که گفتاری خطاست؛
دورتر از چشمه خورشیدها؛ برتر از این عالم بیانتها؛
باز هم بالاتر از عرش خدا، عرصه پرواز مرغ فکر ماست»