شعر و ادب
حیرت «حمید مصدق» آه ای عشق تو درجان و تن من جاری
حیرت : حمید مصدق (سالهای صبوری)
آه ای عشق تو درجان و تن من جاری
دلم آن سوی زمان
با تو ایادارد وعده دیداری ؟
چه شنیدم ؟ تو چه گفتی ؟ آری ؟
حیرت : حمید مصدق (سالهای صبوری)
آه ای عشق تو درجان و تن من جاری
دلم آن سوی زمان
با تو ایادارد وعده دیداری ؟
چه شنیدم ؟ تو چه گفتی ؟ آری ؟