شعر و ادب

مرگ رنگ «سهراب سپهری، مرگ رنگ» رنگی کنار شب

مرگ رنگ : سهراب سپهری (مرگ رنگ)

رنگی کنار شب

بی حرف مرده است.

مرغی سیاه آمده از راههای دور

می خواند از بلندی بام شب شکست.

سرمست فتح آمده از راه

این مرغ غم پرست.

در این شکست رنگ

از هم گسسته رشته هر آهنگ.

تنها صدای مرغک بی باک

گوش سکوت ساده می آراید

با گوشوار پژواک.

مرغ سیاه آمده از راههای دور

بنشسته روی بام بلند شب شکست

چون سنگ ، بی تکان.

لغزانده چشم را

بر شکل های درهم پندارش.

خوابی شگفت می دهد آزارش:

گل های رنگ سر زده از خاک های شب.

در جاده های عطر

پای نسیم مانده ز رفتار.

هر دم پی فریبی ، این مرغ غم پرست

نقشی کشد به یاری منقار.

بندی گسسته است.

خوابی شکسته است.

رویای سرزمین

افسانه شکفتن گل های رنگ را

از یاد برده است.

بی حرف باید از خم این ره عبور کرد:

رنگی کنار این شب بی مرز مرده است.

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا