شعر و ادب

خون و جنون «حمید مصدق» کسی با سکوتش

خون و جنون : حمید مصدق (سالهای صبوری)

کسی با سکوتش

مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد

کسی با نگاهش

مرا تا درندشت دریای خون برد

مرا بازگردان

مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا