شعر و ادب

نوش نگاه «هوشنگ ابتهاج» باز واشد ز چشمه نوشی

نوش نگاه : هوشنگ ابتهاج (سراب)

باز واشد ز چشمه نوشی

همچو باران زلال ناز و نگاه

باز در جام جان من سرداد

همچو مهتاب باده ای دلخواه

بازم از دست می برد نگهی

نگهی چون شراب مستی بخش

چه نگاهی که همچو بوی گلاب

می شود در مشام جانم پخش

آه می نوشمت چو شیره گل

چیستی؟ ای نگاه نازآلود

تو گلابی گلاب شهد آگین

تو شرابی شراب گل پالود

چه شرابی کز آن پیاله چشم

همچو لغزاب ساغر لبریز

می چکد خوش به کام تشنه من

آتش افروز و آرزو انگیز

آه پیمانه ای دگر که هنوز

می گدازد ز تشنگی جگرم

چه شرابی تو؟ وه چه شورانگیز

سرکشیدم تو را و تشنه ترم

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا