شعر و ادب
سحر با من درآمیزد که برخیز «فریدون مشیری» غریو
غریو : فریدون مشیری (ابر و کوچه)
سحر با من درآمیزد که برخیز
نسیمم گل به سر ریزد که برخیز
زرافشان دختر زیبای خورشید
سرودی خوش برانگیزد که برخیز
سبو چشمکزنان از گوشه ی طاق
به دامانم در آویزد که برخیز
زمان گوید که هان گر برنخیزی،
غریو مرگ برخیزد که برخیز