شعر و ادب

غزل شمارهٔ ۲۱۹۱ دیوان شمس (مولانا) غزلیات

 

مولانا »
دیوان شمس »
غزلیات »

غزل شمارهٔ ۲۱۹۱

 
ای رونق نوبهار برگو
وی شادی لاله زار برگو
بی‌غصه می فروش می‌نوش
بی‌زحمت شاخ خار برگو
ای بلبل و ای هزاردستان
برگو صفت بهار برگو
ای حلقه به گوش و عاشق گل
گوش و پس سر مخار برگو
شرح قد سرو و چهره گل
بر عرعر و بر چنار برگو
چون رفت خزان و رو نهان کرد
بر سرو رو آشکار برگو
گر پرسندت که جان رز چیست
بر برگ نظر مدار برگو
صد شیر و هزار گونه خرگوش
خواهی که کنی شکار برگو
خواهی که شود قبول عذرت
ز اشکوفه خوش عذار برگو
خواهی که بری قرار مستان
زان نرگس پرخمار برگو
امروز سر شراب داریم
ساقی شو و بر نهار برگو
مستی آمد ملولیت رفت
صد بار و هزار بار برگو
ای جام شرابدار برگرد
وی چنگ لطیف تار برگو
از بهر ثواب و رحمت حق
ای عارف حق گزار برگو
ما منتظر توایم بشتاب
بی‌زحمت انتظار برگو
تشنیع مزن که صله‌ای نیست
نک آوردم نثار برگو

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا