شعر و ادب

زن خفته «احمد شاملو» کنار من چسبیده به من در عظیم‌تر فاصله‌یی از من

زن خفته : احمد شاملو (باغ آینه)

کنارِ من چسبیده به من در عظیم‌تر فاصله‌یی از من

سینه‌اش

به آرامی

از حباب‌های هوا

پُر و خالی

می‌شود.

چشم‌هایش که دوست می‌دارم ــ

زیرِ پلکانِ فروکشیده

نهفته است.

«کجایی؟

چیستی؟

چه می‌خواهی؟»

سینه‌اش

به آرامی

از حباب‌های هوا

پُر و خالی می‌شود.

۱۳۳۸

 

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا