شعر و ادب
غزل شمارهٔ ۳۲۷ دیوان شمس (مولانا) غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۷
از دفتر عمر ما یکتا ورقی ماندهست
کز غیرت لطف آن جان در قلقی ماندهست
بنوشته بر آن دفتر حرفی ز شکر خوشتر
از خجلت آن حرفش مه در عرقی ماندهست
عمر ابدی تابان اندر ورق بستان
نی خوف ز تحویلی نی جای دقی ماندهست
نامش ورقی بوده ملک ابد اندر وی
اسرار همه پاکان آن جا شفقی ماندهست
پیچیده ورق بر وی نوری ز خداوندی
شمس الحق تبریزی روشن حدقی ماندهست