شعر و ادب
چه غم که در دل این برج های سیمانی «فریدون مشیری» باغ در پنجره
باغ در پنجره : فریدون مشیری (تا صبح تابناک اهورایی)
چه غم که در دل این برجهای سیمانی
ز باغ و باغچه دورم، در این اتاق صبور
همین درخت پر از برگ سبز تازه و نغز
که قاب پنجرهام را تمام پوشانده است
به چشم من باغی است.
وگر هزار درخت
بر آن بیفزایند
جمال پنجره من نمی کند تغییر
که بسته راز تسلای من به صحبت پیر
ــ «چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر»