شعر و ادب

هفتمین اختر «هوشنگ ابتهاج» ای دریغا چه گلی ریخت به خاک

هفتمین اختر : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو)

ای دریغا چه گلی ریخت به خاک

چه بهاری پژمرد

چه دلی رفت به باد

چه چراغی افسرد

هر شب این دلهره طاقت سوز

خوابم از دیده ربود

هر سحر چشم گشودم نگران

چه خبر خواهد بود؟

سرنوشت دل من بود درین بیم و امید

آه ای چشمه نوشین حیات

ای امید دلبند

گرچه صد بار دلم از تو شکست

هیچ گاه از لب نوشت نبریدم پیوند

آخر ای صبحدم خون آلود

آمد آن خنجر بیداد فرود

شش ستاره به زمین در غلتید

شش دل شیر فروماند از کار

شش صدا شد خاموش

بانگ خون در دل ریشم برخاست

پر شدم از فریاد

هفتمین اختر صبح سیاه

دل من بود که بر خاک افتاد

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا