شعر و ادب
غزل شمارهٔ ۳۶۲ دیوان شمس (مولانا) غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۲
دو چشم آهوانش شیرگیرست
کز او بر من روان باران تیرست
کمان ابروان و تیر مژگان
گواهانند کو بر جان امیرست
چو زلف درهمش درهم از آنم
که بوی او به از مشک و عبیرست
در آن زلفین از آن میپیچد این جان
که دل زنجیر زلفش را اسیرست
مگو آن سرو ما را تو نظیری
که ماه ما به خوبی بینظیرست
بیندازم من این سر را به پیشش
اگر چه سر به پیش او حقیرست
خیال روی شه را سجده میکن
خیال شه حقیقت را وزیرست