شعر و ادب

غزل شمارهٔ ۲۵۳۷ دیوان شمس (مولانا) غزلیات

 

مولانا »
دیوان شمس »
غزلیات »

غزل شمارهٔ ۲۵۳۷

 
مگر دانید با دلبر به حق صحبت و یاری
هر آنچ دوش می‌گفتم ز بی‌خویشی و بیماری
وگر ناگه قضاء الله از این‌ها بشنود آن مه
خود او داند که سودایی چه گوید در شب تاری
چو نبود عقل در خانه پریشان باشد افسانه
گهی زیر و گهی بالا گهی جنگ و گهی زاری
اگر شور مرا یزدان کند توزیع بر عالم
نبینی هیچ یک عاقل شوند از عقل‌ها عاری
مگر ای عقل تو بر من همه وسواس می‌ریزی
مگر ای ابر تو بر من شراب شور می‌باری
مسلمانان مسلمانان شما دل‌ها نگهدارید
مگردا کس به گرد من نه نظاره نه دلداری

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا