شعر و ادب

غزل شمارهٔ ۲۴۲۵ دیوان شمس (مولانا) غزلیات

 

مولانا »
دیوان شمس »
غزلیات »

غزل شمارهٔ ۲۴۲۵

 
طوبی لمن آواه سر فؤاده
سکن الفؤاد بعشقه و وداده
نفس الکریم کمریم و فؤاده
شبه المسیح و صدره کمهاده
اذن الفؤاد لکی یبوح بسره
شرح الصدور کرامه لعباده
رحم القلوب بفتح‌ها و فتوح‌ها
قهر النفوس سیاسه لجهاده
کشف الغطاء و لا انتظار و لا نسا
فرح السعید تانسا بعتاده
عشقوا لرأیه ربهم و تعلقوا
و العرش یخضع حالهم بعماده
و صلوا الی نظر الحبیب بفضله
و الحق ارشدهم بحسن رشاده
القوم معشوقون فی اوصافهم
و الحق عاشقهم علی افراده
حار العقول به عاشقیه تحیرا
کیف العقول به معشقیه فناده
لا تنکرن و لا تکن متصرفا
بالعقل فی هذا و خف لکیاده
فالامر اعظم من تصرف حکمنا
و الود بالجبار من اعقاده
ملک البصیره من ممالک شیخنا
یعطی و یمنع ما یشا بمراده
ما غاب من قلبی شعاشع خده
لا تشمتوا بصدوده و بعاده
شمس المصیف اذا نی بغروبه
ما غاب حر الشمس من عباده
تبریز جل به شمس دین سیدی
ما اکرم المولی بکثر رماده

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا