اسم پسر ترکی
اسم پسر ترکی
فهرستی از نام و اسم های پسرانه ترکی به همراه معنی : اسم پسر ترکی به ترتیب حروف الفبا در آرسینه گرد آوری شده با ما همراه باشید.
* برای انتخاب اسم فرزندتان دقت کنید، اسم می تواند در شکل گیری شخصیت فرزندتان تاثیر گذار باشد.
در مطالب گذشته بخشی از اسم های اصیل ایران و همچنین فهرستی از اسم های پسرانه (اسم پسر) به همراه معنی و فهرستی از اسم های دخترانه (اسم دختر) به همراه معنی را برایتان انتشار دادیم، امیدواریم برای انتخاب اسم پسر این فهرست مفید بوده باشد.
* اگر فکر می کنید اسمی می تواند در فهرست زیر قرار بگیرد یا معنی اسم آن اشتباه است در کامنت برای ما درج کنید.
اسم پسر ترکی با الف
اَرحام : خویشان، کسان، بستگان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایش آوردن است.
اَرسلان : شیر، شیر درنده، اسد؛ از نامهای خاص ترکی؛ مرد شجاع و دلیر.
اَصلان : برابر با اسلان به معنی شیر، شیر بیشه.
اُلدوز : اولدوز
اِلشن : شادی ایل، حاکم، رهبر، حکمران یک منطقه.
اتابک : پدربزرگ؛ در دورهی قاجار, لقبی که به وزیران داده میشد؛ لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومتهای محلی داشتند
اختای : همانند نیزه، تیز
ارسمان : نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین
الدنیز : اقیانوس
الیار : یار و یاور ایل، دوست و رفیق ایل، یار شهر و ولایت، یاور خویشان.
ایلشَن : هم معنب با اِلشن.
ایلقار : عهد و پیمان.
ایلمان : سمبل ایل.
ایلیاد : (ترکی – فارسی) یاد ایل، به یاد ایل؛ در یونانی منظومهی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا
ایلیار : (ترکی ـ فارسی) دوست و رفیق ایل، یار و یاور ایل، کسی که همدم و مونس ایل و طایفه است، کمک کننده به ایل، محافظ خانواده
ائلمان : سنبل کشور و ملت، مانند مردم
اسم پسر ترکی با آ
آباقا : عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتان (از نام های کهن) – نام فرزند هلاکوخان مغول، دومین ایلخان مغول
آبرلی : آبر (فارسی، آبرو) + لی (ترکی) = دارای آبرو، آبرومند
آتا : پدربزرگ
آتاباللی : یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندام
آتابای : آتا (ترکی) + بای (چینی) = پدربزرگ، اسم یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران
آتابیک : پدر بزرگ، مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان، اتابک
آتابیگ : لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک
آتاش : آداش، همنام
آتاقلیچ : شمشیر پدری
آتاگلدی : پدر آمد، پدر بزرگ آمد، در بین ترکمن ها رسم است برای اولین پسری که بعد فوت پدربزرگ به دنیا می آید این اسم را بر می گزینند.
آتامکین : مانند پدرم
آتان : پرتاب کننده
آتجان : کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد.
آتسز : اسم سومین فرمانروای سلسه خوارزمشاهی
آتلی : سواره، صاحب اسب، اسب سوار
آتمش : عدد شصت که از اعداد مقدس است. همچنین پرتاب کردنی
آتیال : یال اسب، از اسامی مرسوم بین قبایل ترکمان
آتیجی : تیر انداز ماهر
آتیلا : به معنی چابک، شجاع؛ نامی
آداش : آتاش، همنام، هم اسم
آدی : امین تر، امانت دار تر
آدی گوزل : خوش نام، معمولا درباره حضرت محمد (ص) بکار برده می شود.
آدیش : (تلفظ: ādiš) آذر، آتش، (در عامیانه) آتیش – آتش، اخگر، شراره آتش
آذراوغلی : پسر آذر بایجان
آذرتاش : آذر (فارسی) + تاش (ترکی) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند.
آراز : ارس؛ (اَعلام) قهرمان منسوب به طایفهی آس
آرخا : آرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمی
آرکا : آرخ، مایه اطمینان و پیشتگرمی
آرویج : همیشه سبز، باطراوت، شاداب
آریتما : نام یکی از سران ماد
آلب : دلیر، پهلوان
آلتونتاش : همانند طلا، زیباروی، نام حاجب سلطان محمود غزنوی که به فرمان وی حاکم خوارزم شد.
آماندا : در امان تو، در پناه تو
آنیل : معروف، نامدار
آی بک : بت، صنم
آیتاش : همتای ماه، نام شخصی در دوره سامانیان
آیتغمش : زاده ماه
آیتکین : غلام ماه
آیتونا : در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال حاضر و همچنین است.
آیخان : آیخان (آی + خان) پادشاه ماه
آیدین : شفاف و روشن، درخشنده مانند ماه
آیکان : آیکان = آیقان (آی + قان) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است اصیل، نجیب
آیهان : آیهان = آیخان (آی + خان) پادشاه ماه
اسم پسر ترکی با ب
بکتاش : فرماندهی یگ گروه، بزرگ ایل؛ هر یک از خادمان و همراهان یک امیر، بزرگ ایل و طایفه.
بِهتاش : به معنی شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو باشد.
بابر : ببر، لقب بعضی از پادشاهان ترک
بهادر : دلیر و شجاع
اسم پسر ترکی با پ و ت
پارلا : به معنی درخشنده و نورانی.
تایماز : پابرجا، استوار
ترخان : در دوران مغول آنکه خان به او امتیاز ویژه میداده است.
تکش : نام یکی از پادشاخان ساسله خوارزمشاهیان
تکین : پهلوان دلاور
تگین : تکین، پهلوان، دلاور
تورال : جاوید، همیشه زنده
توسن : اسب سرکش
توماج : چرم دباغی شده؛ تیماج (چرمی رنگی که بوی خوشی دارد).
اسم پسر ترکی با چ و خ
چاووش : آن که پیشاپیش زائران با صدای بلند و به آواز اشعار مذهبی میخواند؛ مأمور تشریفات در دربار؛ نقیب لشکر و قافله.
خاقان : لقب پادشاهان چین و ترک، پادشاه
اسم پسر ترکی با د
دایان : سرافرازی، تکیه گاه
دومان : مه، غبار
اسم پسر ترکی با س و ش
ساتکین : ساتگین، پیاله بزرگی که با آن شراب میخوردهاند، شراب، محبوب، مطلوب
شانلی : افتخار آمیز؛ مشهور
شاهسون : شاه (فارسی) + سون (ترکی)، شاه دوست، نام چند طایفه از طوایف ترک در ایران
اسم پسر ترکی با ط
طرخان : از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی
طغرل : پرنده شکاری از خانواده باز
اسم پسر ترکی با ن
نویان : امیر سپاه، شاهزاده، لقب سلاطین و بزرگان ترک
دوست عزیز ، اَرسلان به معنی شیر نیست و با اصلان به معنی شیر فرق دارد.
ار به معنی پهلوان
سالان به معنی اندازنده ، بر زمین زننده
ارسالان یعنی پهلوان انداز
اسم مناسب برای بچه زوج آیسا و آرمین چی میتونه باشه؟