دشنه در دیس
- شعر و ادب
ضیافت «احمد شاملو» حماسهی جنگلهای سیاهکل
ضیافت : احمد شاملو (دشنه در دیس) حماسهی جنگلهای سیاهکل راوی اما تنها یکی خنجرِ کج بر سفرهی سور در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
شبانه «احمد شاملو» برای ضیاءالدین جاوید
شبانه : احمد شاملو (دشنه در دیس) برای ضیاءالدین جاوید یَلِه بر نازُکای چمن رها شده باشی پا در خُنکای…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
در شب «احمد شاملو» فردا تمام را سخن از او بود
در شب : احمد شاملو (دشنه در دیس) فردا تمام را سخن از او بود. ــ گفتند: «ــ بر زمینهی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
گفتی که باد مردهست … «احمد شاملو» گفتی که
گفتی که باد مردهست … : احمد شاملو (دشنه در دیس) گفتی که: «ــ باد، مُردهست! از جای برنکنده یکی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
فراقی «احمد شاملو» چه بیتابانه میخواهمت
فراقی : احمد شاملو (دشنه در دیس) چه بیتابانه میخواهمت ای دوریات آزمونِ تلخِ زندهبهگوری! چه بیتابانه تو را طلب…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
شبانه «احمد شاملو» شانهات مجابم میکند
شبانه : احمد شاملو (دشنه در دیس) شانهات مُجابم میکند در بستری که عشق تشنگیست زلالِ شانههایت همچنانم عطش میدهد…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
زبان دیگر «احمد شاملو» مگو کلام بیچیز و نارساست
زبانِ دیگر : احمد شاملو (دشنه در دیس) مگو کلام بیچیز و نارساست بانگِ اذان خالیِ نومید را مرثیه میگوید،…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
هنوز در فکر آن کلاغم «احمد شاملو» برای اسماعیل خویی
هنوز در فکر آن کلاغم : احمد شاملو (دشنه در دیس) برای اسماعیل خویی هنوز در فکرِ آن کلاغم در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
خطابهی تدفین «احمد شاملو» برای چهگوارا
خطابهی تدفین : احمد شاملو (دشنه در دیس) برای چهگوارا غافلان همسازند، تنها توفان کودکانِ ناهمگون میزاید. همساز سایهسانانند، محتاط…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
شکاف «احمد شاملو» در اعدام خسرو گلسرخی
شکاف : احمد شاملو (دشنه در دیس) در اعدامِ خسرو گلسرخی زاده شدن بر نیزهی تاریک همچون میلادِ گشادهی زخمی.…
بیشتر بخوانید »