عصیان
- شعر و ادب
عصیان ( بندگی ) «فروغ فرخزاد، عصیان» بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز
عصیان ( بندگی ) : فروغ فرخزاد (عصیان) بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز در دلم دردیست بی آرام…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
عصیان ( خدایی ) «فروغ فرخزاد، عصیان» نیمه شب گهواره ها آرام می جنبند
عصیان ( خدایی ) : فروغ فرخزاد (عصیان) نیمه شب گهواره ها آرام می جنبند بی خبر از کوچ درد…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
عصیان ِ خدا «فروغ فرخزاد، عصیان» گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم
عصیان ِ خدا : فروغ فرخزاد (عصیان) گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم سکهٔ خورشید را در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
پوچ «فروغ فرخزاد، عصیان»
پوچ : فروغ فرخزاد (عصیان) دیدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودند زودتر از تو ناگفته ها…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
دیر «فروغ فرخزاد، عصیان» در چشم ِ روز خسته خزیده است
دیر : فروغ فرخزاد (عصیان) در چشم ِ روز خسته خزیده است رویای گنگ و تیرهٔ خوابی کنون دوباره باید…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
صدا «فروغ فرخزاد، عصیان» در آنجا ، بر فراز قلهٔ کوه
صدا : فروغ فرخزاد (عصیان) در آنجا ، بر فراز قلهٔ کوه دو پایم خسته از رنج دویدن به خود…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
بلور ِ رویا «فروغ فرخزاد، عصیان» ما تکیه داده نرم به بازوی یکدگر
بلور ِ رویا : فروغ فرخزاد (عصیان) ما تکیه داده نرم به بازوی یکدگر در روحمان طراوت مهتاب عشق بود…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
ظلمت «فروغ فرخزاد، عصیان»
ظلمت : فروغ فرخزاد (عصیان) چه گریزیت ز من ؟ چه شتابیت به راه ؟ به چه خواهی بردن در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
بازگشت «فروغ فرخزاد، عصیان» عاقبت خط ِ جاده پایان یافت
بازگشت : فروغ فرخزاد (عصیان) عاقبت خط ِ جاده پایان یافت من رسیدم ز ره غبار آلود نگهم پیشتر ز…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
رهگذر «فروغ فرخزاد، عصیان»
رهگذر : فروغ فرخزاد (عصیان) یکی مهمان ناخوانده ، ز هر درگاه رانده ، سخت وامانده ، رسیده نیمه شب…
بیشتر بخوانید »