شکفتن در مه
- شعر و ادب
نامه «احمد شاملو» بدان زمان که شود تیره روزگار، پدر!
نامه : احمد شاملو (شکفتن در مه) بدان زمان که شود تیره روزگار، پدر! سراب و هستو روشن شود به…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
که زندان مرا بارو مباد «احمد شاملو» جز پوستی که بر استخوانم
که زندانِ مرا بارو مباد : احمد شاملو (شکفتن در مه) که زندانِ مرا بارو مباد جز پوستی که بر…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
عقوبت «احمد شاملو» برای ایرج گردی
عقوبت : احمد شاملو (شکفتن در مه) برای ایرج گُُردی میوه بر شاخه شدم سنگپاره در کفِ کودک. طلسمِ معجزتی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
صبوحی «احمد شاملو» برای م. آزرم
صبوحی : احمد شاملو (شکفتن در مه) برای م. آزرم به پرواز شک کرده بودم به هنگامی که شانههایم از…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
رستگاران «احمد شاملو» در غریوِ سنگینِ ماشینها و اختلاط اذان و جاز
رستگاران : احمد شاملو (شکفتن در مه) در غریوِ سنگینِ ماشینها و اختلاطِ اذان و جاز آوازِ قُمریِ کوچکی را…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
فصل دیگر «احمد شاملو» بیآنکه دیده بیند
فصلِ دیگر : احمد شاملو (شکفتن در مه) بیآنکه دیده بیند، در باغ احساس میتوان کرد در طرحِ پیچپیچِ مخالفسرای…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
سرود برای مرد روشن که به سایه رفت «احمد شاملو» قناعتوار
سرود برای مردِ روشن که به سایه رفت : احمد شاملو (شکفتن در مه) قناعتوار تکیده بود باریک و بلند…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
پدران و فرزندان «احمد شاملو» هستی
پدران و فرزندان : احمد شاملو (شکفتن در مه) هستی بر سطح میگذشت غریبانه موجوار دادش در جیب و بیدادش…
بیشتر بخوانید »