آیا شما به خشم معتادید
آیا شما به خشم معتادید
با اینکه میدانیم خشم و عصبانیت تا چه اندازه ی میتواند خطرناک باشد چرا وقتی بروز میکند سرشار از آن میشویم؟ چرا علی رغم تمام پیامدها ، به افتادن در دامش ادامه میدهیم؟ پیامدهای قانونی- اجتماعی- مالی، جسمی …
بیولوژی اعصاب انسان خشم را امتیاز میدانند.
از این عواقب مربوط به لحظهای هستند که خشم حس خوبی دارد، حس اینکه کاری انجام میشود. خشم تمام ترمزهای اخلاقی و منطقی مغز را زیر پا له میکند چون از سیستم کنارهای آغازین ما سرچشمه میگیرد. مرکز مغزی اتوماتیکترین احساسات ما مانند ترس و علاقه. سیستم کنارهای، مستقیمترین ارتباط را با سیستم واکنش جنگ یا گریز ما را دارد و شامل کنترل روی حملات آدرنالین، هشیاری و سایر غرایزی ما میشود که شما را آماده جنگ ستیز یا فرار سریع میکنند.
خشم مشابه سایر اعتیاد است.
چیزی که اتفاق خواهد افتاد این است که خشم میتواند به حملاتی مشابه فعالیتهای هیجان خواهی منجر شود که در این فعالیتها خطر موجب برانگیختگی دریافت گرهای پاداش دوپامین در مغز میشوند یا مانند شکلهای دیگراعتیاد مانند قمار و ورزشهای سخت ، حتی داروهایی مثل کوکائین و متامفتامینها. خشم میتواند پاداش خودش باشد، اما مانند سایر اعتیادها، عواقب نهایی، خطرناک و واقعی هستند و افراد از انگیزههای خشم در آن لحظه پیروی میکنند که بدون اینکه به عواقب هایش توجهی داشته باشند.
خشم شکنندگی نفس را بیشتر خواهند کرد.
شکنندگی و آسیب نفس جنبه روانشناسی هم دارند که اغلب در شخصیتهای افراد خود شیفته دیده میشود حملات بعداز خشم میتوانند با احساسات نهفته ضعف یا عدم امنیت روی دهند به این عنوان راهی برای احساس قدرت در لحظه و غلبه بر احساس ضعف و عدم امنیت. خشم همچنین به افراد این احساس را میدهد که مختصرا نسبت به چیزهایی که عموما کنترلی روی آن ندارند، احساس را کنترل کنند. متاسفانه نتایج نامقبول و عواقب منفی جلوه شما نزد دیگران را که باعث آزارتان میشوند، تافزایش میدهد و چرخه ناامنی را ادامه پیدا خواهند کرد. یک چرخه بسیار خطرناک از خشم و کج خلقی و مجازات که در نهایت به شخص خشمگین آسیب خواهند زد.
آیا شما به خشم معتادید
خشم امکان دارد آشنا و خوشایند باشد و همچنین روشی برای خود داری احساسی.
متاسفانه برای بعضیها که در محیطی همیشه آشفته و ناآرام بزرگ میشوند، بیثباتی و دگرگون پذیری خشم این امکان است که خودسرانه تبدیل به حالتی خوشایند شوند و به سردرگمی یا فرار از احساس ناخوشایند پنهان مانند خلاء یا ترس منجر گردد. حمله خشم و ناسازگاری حس آشنایی داده و نزدیکی مخرب ایجاد میکند که ممکن است فردی این احساس را به مقابله با احساسات منفیتر مانند شکست یا اندوه ترجیح دهند. جدا از محیط های خانوادگی دلخراش افسران جنگ هم در معرض این اعتیاد آشنا قرار دارند که چون تا مدتها در موقعیتهای پر از تهدید گذشته باقی خواهند ماند و آن شرایط در دورههای مختلف زمانی برای شان تکرار میشود.
بنابراین باید پرسید آیا به خشم اعتیاد دارید؟ اگر چنین است استراتژیهایی وجود دارد که به شما کمک میکند.
روان درمانی : گاهی اوقات برای مدیریت خشم از روش روان شناخت درمانی استفاده میشوند، و همچنین درمانی برای مقابله و مشاهده دینامیکهای پنهان میانفردی و مسائل گذشته که میتواند برانگیزاننده خشم باشد
درمان هرنوعی از اختلال مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات تنش زا پس از حادثه که میتواند خشم را بهعنوان یکی از علائم بروز دهند.
استراتژیهای مثبت که غلبه بر استرس : شوخی و سرگرمی- ورزش- یوگا -مدیتیشن- سفر
فراگیری رفتارهای جایگزین مثل چگونگی حل مسئله بهطور ساختاری و اتکای کمتر روی رفتارهای ناگهانی، صحبت درباره محرکهای خشم با دیگران پیش از آنکه روی دهند. تمرین تفکر- باور و …
درمورد گرایشات تان صادقانه با افراد خانواده و دوستان گپ بزنید.
اما درست همانند هر اعتیاد دیگری اولین قدم تائید و پذیرفتن این است که مشکلی وجود دارد؛ و برای خیلی از افراد این سختترین قدم است تا زمانیکه متاسفانه چیزی روی دهد که راه برگشتی باقی نگذارید. این که موضوع خشم شما تبدیل به یک بحران شده، نیاز به خردمندی بلوغ و شجاعت را دارا است ولی متاسفانه بسیاری از افراد هنوز به گذشته برنگشتهاند تا تاثیر رفتارشان را روی اطرافیانشان ببینند آگاهی اولین قدم برای دوباره ساختن شما است.