زمستان
- شعر و ادب
یاد «اخوان ثالث» هرگز فراموشم نخواهد گشت، هرگز
یاد : مهدی اخوان ثالث (زمستان) هرگز فراموشم نخواهد گشت، هرگز آن شب که عالم، عالم لطف و صفا بود…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
نغمهٔ همدرد «اخوان ثالث» آینهٔ خورشید از آن اوج بلند
نغمهٔ همدرد : مهدی اخوان ثالث (زمستان) آینهٔ خورشید از آن اوج بلند شب رسید از ره و آن آینهٔ…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
ارمغان فرشته «اخوان ثالث» با نوازشهای لحن مرغکی بیدار دل
ارمغان فرشته : مهدی اخوان ثالث (زمستان) با نوازشهای لحن مرغکی بیدار دل بامدادان دور شد از چشم من جادوی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
خفته «اخوان ثالث» آمد به سوی شهر از آن دور دورها
خفته : مهدی اخوان ثالث (زمستان) آمد به سوی شهر از آن دور دورها آشفته حال باد سحرخیز فرودین گفتی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
بی سنگر «اخوان ثالث» در هوای گرفتهٔ پاییز
بی سنگر : مهدی اخوان ثالث (زمستان) در هوای گرفتهٔ پاییز وقت بدرود شب، طلوع سحر پیلهاش را شکافت پروانه…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
شعر «اخوان ثالث» چون پرندهای که سحر
شعر : مهدی اخوان ثالث (زمستان) چون پرندهای که سحر با تکانده حوصلهاش میپرد ز لانهٔ خویش با نگاه پر…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
سترون «اخوان ثالث» سیاهی از درون کاهدود پشت دریاها
سترون : مهدی اخوان ثالث (زمستان) سیاهی از درون کاهدود پشت دریاها بر آمد، با نگاهی حیله گر، با اشکی…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
در میکده «اخوان ثالث» در میکدهام، چون من بسی اینجا هست
در میکده : مهدی اخوان ثالث (زمستان) در میکدهام، چون من بسی اینجا هست می حاضر و من نبردهام سویش…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
هر کجا دلم بخواهد «اخوان ثالث» چون میهمانان به سفرهٔ پر ناز و نعمتی
هر کجا دلم بخواهد : مهدی اخوان ثالث (زمستان) چون میهمانان به سفرهٔ پر ناز و نعمتی خواندی مرا به…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
نظاره «اخوان ثالث» با نگهی گمشده در کهنه خاطرات
نظاره : مهدی اخوان ثالث (زمستان) ۱ با نگهی گمشده در کهنه خاطرات پهلوی دیوار ترک خوردهای سپید بر لب…
بیشتر بخوانید »