هوشنگ ابتهاج
-
شعر و ادب
برای روزنبرگ ها «هوشنگ ابتهاج» خبر کوتاه بود
برای روزنبرگ ها : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) خبر کوتاه بود « اعدامشان کنید » خروش دخترک برخاست لبش…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
هفتمین اختر «هوشنگ ابتهاج» ای دریغا چه گلی ریخت به خاک
هفتمین اختر : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) ای دریغا چه گلی ریخت به خاک چه بهاری پژمرد چه دلی…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
طرح «هوشنگ ابتهاج» گلوی مرغ سحر را بریده اند و هنوز
طرح : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) گلوی مرغ سحر را بریده اند و هنوز در این شط شفق آواز…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
سرخ و سفید «هوشنگ ابتهاج» تا نیاراید گیسوی کبودش را به
سرخ و سفید : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) تا نیاراید گیسوی کبودش را به شقایق ها صبح فرخنده در…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
فلق «هوشنگ ابتهاج» ای صبح
فلق : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) ای صبح ای بشارت فریاد امشب خروس را در آستان آمدنت سر بریده…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
مرثیه جنگل «هوشنگ ابتهاج» شب همه غم های عالم را خبر کن
مرثیه جنگل : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) شب همه غم های عالم را خبر کن بنشین و با من…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
پرنده می داند «هوشنگ ابتهاج» خیال دلکش پرواز در طراوت ابر
پرنده می داند : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) خیال دلکش پرواز در طراوت ابر به خواب می ماند پرنده…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
شاد باش «هوشنگ ابتهاج» بانگ خروس از سرای دوست برآمد
شاد باش : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) بانگ خروس از سرای دوست برآمد خیز و صفا کن که مژده…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
آزادی «هوشنگ ابتهاج» ای شادی
آزادی : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) ای شادی آزادی ای شادی آزادی روزی که تو بازآیی با این دل…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
کیوان ستاره بود «هوشنگ ابتهاج» ما از نژاد آتش بویدم
کیوان ستاره بود : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) ما از نژاد آتش بویدم همزاد آفتاب بلند اما با سرنوشت…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
ز بال سرخ قناری «هوشنگ ابتهاج» هجوم غرت شب بود و خون گرم شفق
ز بال سرخ قناری : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) هجوم غرت شب بود و خون گرم شفق هنوز می…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
بیرون شد از گمار «هوشنگ ابتهاج» راه در جنگل اوهام گم است
بیرون شد از گمار : هوشنگ ابتهاج (یادگار خون سرو) راه در جنگل اوهام گم است سینه بگشای چو دشت…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
پرده افتاد «هوشنگ ابتهاج» صحنه خاموش آسمان و زمین مانده مدهوش
پرده افتاد : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) پرده افتاد صحنه خاموش آسمان و زمین مانده مدهوش نقش ها رنگ ها چون…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
آزاد «هوشنگ ابتهاج» دختری خوابیده در مهتاب
آزاد : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) دختری خوابیده در مهتاب چون گل نیلوفری بر آب خواب می بیند خواب می بنید…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
ای فردا «هوشنگ ابتهاج» می خوانم و می ستایمت پر شور
ای فردا : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) می خوانم و می ستایمت پر شور ای پرده دل فریب رویا رنگ می…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
دید «هوشنگ ابتهاج» کودک من کودک مسکین
دید : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) کودک من کودک مسکین از برای تو دردهایی کور چشم می پاید در شکیب انتظار…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
دختر خورشید «هوشنگ ابتهاج» در نهفت پرده شب
دختر خورشید : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) در نهفت پرده شب دختر خورشید نرم می بافد دامن رقاصه صبح طلایی را…
بیشتر بخوانید » -
شعر و ادب
شاید «هوشنگ ابتهاج» در بگشایید
شاید : هوشنگ ابتهاج (شبگیر) در بگشایید شوع بیارید عود بسوزید پرده به یکسو زنید از رخ مهتاب شاید این…
بیشتر بخوانید »