شعر
- شعر و ادب
می خندد «نیما یوشیج» سحر هنگام، کاین مرغ طلایی
می خندد : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) سحر هنگام، کاین مرغ طلایی نهان کرده ست پرهای زر افشان. طلا در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
آی آدم ها «نیما یوشیج» آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
آی آدم ها : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
یاد «نیما یوشیج» یادم از روزی سیه می آید و جای نموری
یاد : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) یادم از روزی سیه می آید و جای نموری در میان جنگل بسیار دوری.…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
کار شب پا «نیما یوشیج» ماه میتابد، رود است آرام،
کار شب پا : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) ماه میتابد، رود است آرام، بر سر شاخه «اوجا»، «تیرنگ» دم بیاویخته،…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
آقا توکا «نیما یوشیج» به روی در، به روی پنجره ها
آقا توکا : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) به روی در، به روی پنجره ها به روی تخته های بام، در…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
آنکه می گرید «نیما یوشیج» آنکه می گردد با گردش شب
آنکه می گرید : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) آنکه می گردد با گردش شب گفت و گو دارد با من…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
مهتاب «نیما یوشیج» می تراود مهتاب
مهتاب : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
در شب تیره «نیما یوشیج» در شب تیره چو گوری که کند شیطانی
در شب تیره : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) در شب تیره چو گوری که کند شیطانی وندر آن دام دل…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
ماخ اولا «نیما یوشیج» ماخ اولا پیکره رود بلند.
ماخ اولا : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) ماخ اولا پیکره رود بلند. می رود نا معلوم می خروشد هر دم…
بیشتر بخوانید » - شعر و ادب
جاده خاموش است «نیما یوشیج» هر گوشه ای شب، هست در جنگل
جاده خاموش است : نیما یوشیج (مجموعه اشعار) جاده خاموش ست، هر گوشه ای شب، هست در جنگل. تیرگی صبح…
بیشتر بخوانید »