شعر و ادب
دید «هوشنگ ابتهاج» کودک من، کودک مسکین
8 , آذر , 1400
دید «هوشنگ ابتهاج» کودک من، کودک مسکین
دید : هوشنگ ابتهاج (تاسیان) کودک ِ من ، کودک ِ مسکین از برای ِ تو دردهایی کور چشم می…
خواب وجینگر «احمد شاملو» خواب چون درفکند از پایم
24 , مهر , 1400
خواب وجینگر «احمد شاملو» خواب چون درفکند از پایم
خوابِ وجینگر : احمد شاملو (باغ آینه) خواب چون درفکند از پایم خسته میخوابم از آغازِ غروب لیک آن هرزه…
اندوه «هوشنگ ابتهاج» خسته و غم زده با زمزمه ای حزن آلود
11 , آذر , 1400
اندوه «هوشنگ ابتهاج» خسته و غم زده با زمزمه ای حزن آلود
اندوه : هوشنگ ابتهاج (سراب) خسته و غم زده با زمزمه ای حزن آلود شب فرو می خزد از بام…
قصه «هوشنگ ابتهاج» هرگز این قصه ندانست کسی
8 , آذر , 1400
قصه «هوشنگ ابتهاج» هرگز این قصه ندانست کسی
قصه : هوشنگ ابتهاج (تاسیان) هرگز این قصه ندانست کسی آن شب آمد به سرای من و خاموش نشست سر…
گریهٔ سیب «هوشنگ ابتهاج» شب فرو می افتاد
8 , آذر , 1400
گریهٔ سیب «هوشنگ ابتهاج» شب فرو می افتاد
گریهٔ سیب : هوشنگ ابتهاج (تاسیان) شب فرو می افتاد به درون آمدم و پنجره ها را بستم باد با…
عقوبت «احمد شاملو» برای ایرج گردی
26 , مهر , 1400
عقوبت «احمد شاملو» برای ایرج گردی
عقوبت : احمد شاملو (شکفتن در مه) برای ایرج گُُردی میوه بر شاخه شدم سنگپاره در کفِ کودک. طلسمِ معجزتی…
در زنجیر «هوشنگ ابتهاج» بال فرشتگان سحر را شکسته اند
8 , آذر , 1400
در زنجیر «هوشنگ ابتهاج» بال فرشتگان سحر را شکسته اند
در زنجیر : هوشنگ ابتهاج (تاسیان) بال ِ فرشتگان ِ سحر را شکسته اند خورشید را گرفته به زنجیر بسته…
سرودِ ابراهیم در آتش «احمد شاملو» در اعدام مهدی رضایی در میدان تیرِ چیتگر
24 , مهر , 1400
سرودِ ابراهیم در آتش «احمد شاملو» در اعدام مهدی رضایی در میدان تیرِ چیتگر
سرودِ ابراهیم در آتش : احمد شاملو (ابراهیم در آتش) در اعدامِ مهدی رضایی در میدانِ تیرِ چیتگر در آوارِ…
غزل شمارهٔ ۲۱۱۷ دیوان شمس (مولانا) غزلیات
25 , آبان , 1400
غزل شمارهٔ ۲۱۱۷ دیوان شمس (مولانا) غزلیات
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۷ پیشتر آ ای صنم شنگ من ای صنم…
غزل شمارهٔ ۱۶۷ حافظ (غزلیات) ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
5 , مهر , 1400
غزل شمارهٔ ۱۶۷ حافظ (غزلیات) ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
غزل شمارهٔ ۱۶۷ حافظ » غزلیات ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد…