دانستنیهای پزشکی

مصاحبه با دکتر خسرو نقیبی

مصاحبه با دکتر خسرو نقیبی

به روزهایی رسیده‌ایم (و خیلی‌هامان هم پیش‌رو داریم) که هرکدام از ما، دغدغه‌ی ادامه‌ی تحصیل و قوانین دست‌و‌پا‌گیر طرحِ اجباری و اشتغال و درست ‌و‌غلط بودن راهی که تاکنون آمده‌ایم را داریم… هرکداممان به یک نحوی سرگردان و حیران شده‌ایم… یک نفر از دست رزیدنت‌ و کمبود فضای «برابر»ِ آموزش عملی و رفتار متفاوت پرسنل در محیط کار نالان است؛ دیگری از رفتار استاد X و توجه نکردن به دانشجو در میدان عمل (!) ناراضی‌ است؛ و یک نفر دیگر هم به‌طور کل شاکی از سیستم آموزش پزشکی و مشکلات عدیده‌اش…
و جالب این‌جا است که ناله و شکایت هیچ‌کداممان هم راه به جایی نمی‌برد که نمی‌برد…!
این روزها، ذوق خیلی‌هایمان کور شده و یا شاید حتی کمی پشیمان و دلسرد هم شده باشیم…
در همین حال‌و‌هوا تصمیم گرفتیم برای آغازین شماره از فصلنامه، برویم سراغ مسئول‌ترین مسئولِ مربوط به خودمان یعنی دکتر خسرو نقیبی، مدیرگروه کارشناسی بیهوشی دانشکده‌ی پیراپزشکی –شما بخوانیدش دانشکده‌ی مهجور و تازه متولد‌شده و بعضا سر‌راهی (!)- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و گپ‌و‌گفتی خودمانی آن‌هم از نوع مجازی و توسط مکاتبات رایانامه‌ای (عصر، عصر ارتباطات است دیگر!) داشته‌باشیم، چون متاسفانه دکتر نقیبی عزیز سرشان خیلی‌خیلی شلوغ بود و حتی با پیگیری‌های پیاپی هم نتوانستیم از نزدیک صحبتی بکنیم. ملالی نیست! هدف، رسیدن به پاسخ سوالات بود و اندکی خوش‌بین شدن به آینده، پس این شما و ماحصل صحبت‌های ما:
دکتر خسرو نقیبی متخصص بیهوشی و مراقبت‌های ویژه، دانشیار گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دارای گرایش تحقیقاتی در بیهوشی ارتوپدی و مانیتورینگ بیهوشی می‌باشد.
از جمله سوابق اجرایی ایشان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
مسئول آموزش دانشجویان کارشناسی بیهوشی، معاونت گروه، عضو شورای آموزشی و گروه بیهوشی. سرپرست گروه بیهوشی دانشکده‌ی پیراپزشکی.

اول از همه برای ما بگید چرا ” هوشبری ” و چرا ” بیهوشی ” نه؟ هدف خاصی پشت این نام هست؟

البته این دو عنوان در حقیقت یکی و یا یک رشته و دو عنوان است. از نظر علمی و جهانی هردو ترجمه‌ی Nurse Anesthetist و یا نرس بیهوشی می‌باشد. عنوان هوشبری را در سال‌های اخیر بکار می‌برند. شورای راهبردی بورد بیهوشی، این عنوان را مطرح نموده و بعید می‌دانم هدف خاصی را دنبال می‌کرده است! حضور کارشناسان بیهوشی در تیم جراحی و بیهوشی از ضروریات غیر قابل انکار بوده و تقریبا هیچ عملی بدون حضور نامبردگان انجام نمی شود. در بسیاری از کشورها و حتی در کشور امریکا درصد بالایی از اعمال بیهوشی، به خصوص بیماران با کلاس فیزیکی یک انجمن بیهوشی امریکا ( ASA1 ) صرفا توسط نامبردگان انجام می شود.

لطف کنید نظر خودتان را راجع به رشته‌ی بیهوشی بفرمایید. به عقیده‌ی شما با وجود تخصص بیهوشی، حضور کارشناسان بیهوشی و اصلا ابداع چنین رشته‌ای الزامی بود؟
همان‌طور که خودتان مطلعید در ابتدا کاردان بیهوشی در کشور تربیت می‌گردید و از سال 1387 بنا به گسترش چشم‌گیر تجهیزات و داروهای مورد استفاده در بیهوشی ̨ لزوم راه‌اندازی کارشناسی بیهوشی، احساس و در دانشگاه‌های تیپ یک، راه- اندازی گردید. ولی امروزه بنا به نیاز مبرم کشور، در اکثر دانشگاه‌های علوم پزشکی، کارشناسی پیوسته و ناپیوسته ی بیهوشی ارائه می‌گردد.

از نظر شخص کسی که سالیان سال است در عرصه ی پزشکی مشغول به فعالیت است و به قولی با تمام زیر و بم کار آشناست، ایده‌آل‌ترین رشته‌ی پیراپزشکی کدام است؟
بستگی به علاقه‌ی افراد دارد! نمی‌توانم یک رشته را انتخاب کنم! چون واقعا تمامی رشته‌های پیراپزشکی، رشته‌های علمی، کاربردی و مورد نیاز مبرم کشور و حتی مورد‌نیاز تمام جوامع بشری هستند.

حالا که قادر به انتخاب نیستید سوالم را یک جور دیگر می‌پرسم! از نگاه یک مشاور باتجربه، به کسانی که تازه از سد غول کنکور (!) گذشته‌اند، توصیه می‌کنید رشته‌ی بیهوشی را انتخاب کنند یا یک سال دیگر پشت کنکور بمانند؟!
باز هم بستگی به علاقه‌ی فرد دارد! اگر فرد به این رشته علاقه‌ای ندارد بهتر است یک سال و یا حتی سال‌ها در انتظار رشته‌ی مورد‌علاقه‌ی خودش بماند. ولی از کجا معلوم که سال بعد رتبه‌ی کمتری کسب نکند؟! متاسفانه در کشور ما، بسیاری از افراد به غیر از سه یا چهار رشته‌ی پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و پرستاری، رشته های دیگر پزشکی و پیراپزشکی را به خوبی نمی‌شناسند و این واقعا باعث اجحاف در حق افراد و رشته‌ها می‌گردد. در بسیاری از موارد، دانشجویان پس از صرف وقت زیادی از عمر خویش، پی به عدم‌علاقه‌ی خود به آن رشته می‌برند؛ ولی افسوس که در بسیاری از موارد، امکان تغییر مسیر، میسر نیست و یا بسیار مشکل است. در حالی‌که در تمام کشور‌های پیشرفته، امکان تغییر رشته، بسیار راحت و شرایط
فراهم است! و این نکته ضربات بسیار جبران‌ناپذیری به بنیه‌ی علمی کشور وارد کرده‌است. به امید آنکه مسئولین مربوطه در سطح وزارت، هرچه سریع‌تر این نقیصه را برطرف نمایند.

سوال را یک مرحله حساس‌تر می‌کنیم! اگر رتبه کنکور فرزند خودتان به این رشته می‌خورد، اجازه می‌دادید همین کارشناسی بیهوشی ر انتخاب کند؟ یا نه مثلا می‌گفتید حتما پزشکی را انتخاب کند؟!
البته! چرا که نه؟ کارشناسی بیهوشی از بسیاری از رشته‌های دیگر جذاب‌تر، مهم‌تر و کاربردی‌تر بوده و واقعا بدون تعارف و اغراق، شرایط کاری و آینده‌ی شغلی بهتری دارد.

برویم سراغ آینده‌ی مبهم و بعضا نامعلوم بیهوشی! شما چه فکر می‌کنید؟ آینده‌ی رشته‌ی بیهوشی در نظر خود شما چگونه است؟!
کما فی‌السابق! هم‌چونان گذشته. مگر چه انتظاری دارید؟ و یا وضعیت امروز را مناسب نمی‌دانید؟!

کافی است فقط یک ساعت کنار ما بچه‌های بیهوشی بنشینید و به حرف‌های ما گوش دهید! آن وقت متوجه سطح رضایت درباره‌ی چگونگی آینده‌ی ما می‌شوید. دکتر نقیبی! چرا ارشد نداریم؟ دلیل نیامدن ارشد بیهوشی تا به امروز چیست؟
معمولا راه‌اندازی کارشناسی ارشد در هر رشته، بر حسب نیاز کشور ̨ پی‌گیری خود افراد و تعداد فارغ‌التحصیلان متقاضی اشتغال می‌باشد. شاید هنوز مسئولینِ تصمیم‌گیرنده با شرایط فوق روبرو نشده‌اند. ولی باز به امید آینده‌ای بهتر، همواره کوشا و پرتلاش و با انر‍‍ژی باشید و مطمئن باشید که مکاتبات مستند و محکمه‌پسند و پیگیریِ مداوم، شرط اولیه‌ی بر‌آورده شدن تمام خواسته‌ها و آرزوهاست.

نیازی نیست؟ از یک طرف می‌گویند نیاز کشور به افزایش زیرساخت‌های پزشکی بسیار بیشتر از قبل شده، از طرف دیگر هم اکثر بیمارستان‌ها و مراکز درمانی از کمبود نیروی حرفه‌ای و تخصص یافته شکایت می‌کنند. خود شما و همکارانتان هم که شاهد هستید بخاطر مشغله‌ی زیاد، در بسیاری از دروس، با کمبود نیروی آموزشی و مدرس روبرو هستیم. پس چرا هیچ سعی و تلاشی از جانب متخصصین، برای جلوگیری از لطمه زدن به کار خودتان صورت نمی‌گیرد؟ قبول دارید حداقل با آوردن دکترای آموزش بیهوشی، کار شما هم سبک‌تر می‌شود و هرکس در جای خودش قرار می‌گیرد؟

باور کنید همواره برای بهبود کیفیت آموزشی تلاش کرده و می‌کنیم، ولی در پیچ وخم بوروکراسی اداری با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستیم. اما ناامید هم نیستیم و به تلاش خود و بهبود وضعیت آموزشی امید واثق داریم.

بگذارید طور دیگری بپرسم. درست است که می‌گویند تعدادی از متخصصین و اساتید اصفهانی‌اند که مخالف آمدن ارشد بیهوشی‌اند؟ چون برای رشته‌ی خودشان احساس خطر می‌کنند؟
اولا چنین حرفی را تاکنون نشنیده‌ام و گمان نمی‌کنم این‌گونه باشد.در ثانی تصمیم‌گیری در این خصوص بعهده‌ی وزارت بهداشت می‌باشد و چیزی نیست که با تصمیم چند نفر خاص و در سطح گروه و یا یک دانشگاه انجام بگیرد.

پس با توجه به وضع کنونی و مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر ماست و حل شدنشان، عمر نوح طلب می‌کند، توصیه‌ی شما برای ادامه‌ی راه رشته‌ی کارشناسی بیهوشی چیست؟
خوشبختانه ادامه‌ی تحصیل، با شرکت در آزمون کارشناسی‌ارشد میسر است. بسیاری از رشته‌های کارشناسی‌ارشد، با شرایط کاری مشخص و آینده‌ی شغلی مطمئن، حاصل ادامه تحصیل در این رشته است.

اگر منظورتان کارشناسی ارشد پرستاری و سایر رشته‌های علوم پایه هم‌چون فیزیولوژی و آناتومی و… است با کمال احترام باید بگویم اگر ما طالب این رشته‌ها بودیم از ابتدای به ساکن، انتخابشان می‌کردیم! بالاخره باید فرقی میان منِ نوعی که با چند تست بیشتر در کنکور به اینجا رسیدم با کسی که از ابتدا یا بخاطر علاقه یا بر حسب اجبار رشته‌ی ایکس را انتخاب می‌کند باشد؟ از بحث دور نشویم. همان طور که مطلعید آزمونی داریم تحت عنوان “کارشناسی به پزشکی” که دانشگاه تهران به صورت دوره‌ای برگزار میکند که متاسفانه نظم چندانی در برگزاری ندارد و تعداد قبولی آن بسیار کم است. اما به‌هر‌حال بودنش، کمی به آینده، خوشبینمان میکند! نظر شما راجع به آن چیست؟
بله. در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی دنیا، دانشجویان متقاضیِ شرکت در دوره‌ی پزشکی، برخلاف این‌جا، ملزم به اخذ یک دوره‌ی کارشناسی می‌باشند و در این راستا دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز اقدام به این مهم نموده‌است تا فرصتی مناسب جهت دانشجویان کارشناسی فراهم گردد. به نظر می‌رسد طرحی علمی و موفق و هم‌راستا با مراکز علمی پیشرفته‌ی جهان باشد.
جای دوری نرویم، برای ادامه تحصیل در بسیاری از همین رشته‌های موجود، ما ملزم به انجام طرح هستیم. قوانینی که خیلی از آن‌ها فقط مختص تعدادی از شهر‌هاست. مثلا این‌که افراد مجرد حق ندارند در شهر خودمان (اصفهان) طرح را بگذرانند یا قانونی که به پسرها اجازه نمی‌دهد طرح را بگذرانند، مگر این‌که سربازی بروند یا این دوره را به‌صورت امریه بگذرانند که آن هم بسیار سخت است و شامل حال همه نمی‌شود. و یا حتی قانون دیگر که مربوط به سهمیه‌ای است که توسط آن در کنکور پذیرفته شده‌ایم و هنگام طرح نمی‌توانیم شهری با سهمیه‌ای بالاتر را انتخاب کنیم و هزار و یک قانون دیگر… . نظر شما راجع به این قوانین وضع شده برای انجام طرح نیروی انسانی چیست؟
بله. تمامی این‌ها را قبول دارم، ولی چاره‌ای نیست. با توجه به وضعیت خاص کشور و وجود مناطق محروم از نظر خدمات پزشکی و پیراپزشکی، چاره‌ایی جز اجرای طرح نیروی انسانی با این شرایط بعضا سخت نیست. اما مطمئن باشید تمام قوانین طرح بر حسب نیاز و تعداد فارغ‌التحصیلان تغییر می‌یابد. در حال حاضر، شرایط در مجموع به نفع مونث متاهل است!

بیاید کمی هم وارد مسائل داخل محیط کار و بیمارستان بشویم. فکر می‌کنید نارضایتی اکثر کارشناسان حوزه‌ی سلامت، بالاخص کارشناسان بیهوشی چه از نظر میزان دریافتی در مقایسه با سایرین و چه از منظر تبعیض جایگاهی و رفتاری، در چندین سال آتی، چه تاثیری بر روی سیستم بهداشت و سلامت و هم‌چنین جامعه‌ی بیهوشی خواهد داشت؟
البته نارضایتی از نظر دستمزد و غیره نباید بر روی سیستم سلامت مردم تاثیرگذار باشد، چرا که سلامتی افراد باید اولویت کاری همه‌ی دست اندرکاران درمانی باشد. ولی تلاش جهت ارتقای جایگاه این رشته‌ی مهم و حیاتی نیز از وظایف همه‌ی ماست و غفلت از آن می‌تواند ضربات جبران ناپذیری را به‌جای بگذارد. در تلاشیم که تمامی رشته‌ها، جایگاه و حق واقعی خود را پیدا کنند.

حالا جدای از مسائلی که بعدا برای شاغلین در امر بیهوشی به‌وجود خواهد‌آمد، نظر شما راجع به رفتار بعضا نا‌امیدکننده‌ی برخی از همکارانتان با دانشجویان بیهوشی در اتاق عمل چیست؟ رفتارهایی که اغلب یا از سر کم‌حوصلگی و خستگی ناشی می‌شود یا به غلط ناچیز و کم‌ارزش شمردن وظیفه و کار کارشناسان بیهوشی در مقایسه با رزیدنتان بیهوشی است.
فکر نمی‌کنم این مسئله در آن حد زیاد، جدی و قابل‌توجه باشد. انسان‌ها متفاوتند و نمی‌توان از همه انتظار داشت که مانند هم فکر کنند و یکسان به مسائل توجه نمایند؛ ولی چنان‌چه چنین موضوعی وجود داشته باشد، دال بر عدم درک صحیح اهمیت حضور کارشناسان عزیز در تیم درمانی و آموزشی است.

جدای از برخورد همکاران، یکی دیگر از کوچکترین عواملی که روی راندمان و بازدهی کار تاثیر دارد، سطح انرژی و روحیه‌ی اعضای کادر درمانی است. به‌نظر خود شما که تقریبا حدود دو سوم وقت روزانه‌تان را در اتاق عمل سپری می‌کنید، موافق این حرف هستید که ” محیط‌هایی مانند اتاق عمل و کارهایی چنین یکنواخت باعث افسردگی و کاهش خلاقیت در طولانی مدت می‌شود”؟ اگر موافقید بفرمایید چرا هیچ عملی در جهت اندکی شاد‌کردن و بالا بردن روحیه‌ی پرسنل و افزایش بازدهی انجام نمی‌گیرد؟ مثلا کارهایی ساده و ارزان‌قیمت هم‌چون پخش موسیقی در محیط اتاق عمل.
بله درست است. البته که کار در محیط بسته و پر استرسی هم‌چون اتاق عمل، کارکنان را زودتر افسرده می‌کند، ولی وضعیت روحی و خلق‌و‌خوی افراد نیز نقش موثری در این خصوص دارد. به خوبی آگاهید که صرفا گروه و دانشکده و دانشگاه نمی‌تواند متولی امور فرهنگی‌ای از این قبیل باشد و وضعیت فرهنگی دانشگاه نیز، تابعی از وضعیت فرهنگی جامعه است. شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه و علی‌الخصوص فرهنگ شهر اصفهان، کم‌تر به‌دنبال نشاط و برنامه‌های شاد هنری است و یا لااقل از آن استقبال شایانی نمی‌کنند.
کمی هم به زندگی شخصی خودتان بپردازیم! شغل مورد‌علاقه‌ی شما در دوران کودکی چه بود؟ و بفرمایید به هدف ِرسیدن به چه تخصصی در آزمون دستیاری شرکت کردید؟
راستش سال‌ها و حتی چندین دهه از آن روزهای کودکی گذشته و علائق همه‌ی افراد با گذر زمان و شرایط جامعه، دست‌خوش تغییر می‌شود. حال هر چه بود گذشت و در اواخر راه هستم. گرچه به‌ ناگه و بدون تحقیق کامل وارد این رشته شدم، ولی در مجموع از رشته‌ی تخصصی و کاری خویش راضی هستم.

یک سوال کمی شخصی می‌پرسم! در اوایل اشتغال به کار، زمانی پیش‌آمده که به‌خاطر بی‌تجربگی و بعضا سهل‌انگاری، خطایی مرتکب شوید که منجر به آسیب جدی بیمار بشود؟
وقتی به عقب بر می‌گردیم و به اعمال و رفتار و حتی افکار و آرزوهای خویش می‌نگریم تاسف می‌خوریم که کاش تجربه‌ی امروز را داشتیم، ولی افسوس که جاده‌ی زندگی یک‌طرفه است.

پس اجازه بدهید سوال را به طرز دیگری بیان کنم. در دوران کاریتان، تا به امروز از شما هیچ‌گونه شکایتی صورت گرفته‌است؟!
خودتان در جریان هستید که کلا پزشک‌ بودن و علی‌الخصوص متخصص بیهوشی بودن، هم‌چون پست دروازه‌بانی است! کسی توجه نمی‌کند که “تو” چند بار دروازه را از گل حتمی نجات داده‌ای! مردم تنها همان یک‌بار که گل خورده‌ای را به یاد می‌آورند!

خب حالا با تمام این شرایط سخت و گل‌هایی که خوردید (!)، تا به‌حال پیش‌آمده است که از شغل و حرفه‌ی خودتان متنفر بشوید؟
نه خدا را شکر! کارم را دوست دارم و همیشه به لطف حق تعالی امیدوار بوده و هستم.

یک سوال کمی تا قسمتی تلخ برای شما دارم! تا به‌حال فردی از عزیزان و نزدیکانتان را بیهوش کرده‌اید؟
بله. همسرم، مادرِ همسر، هر دو فرزندم و برادرم.

اگر روزی خدای‌ ناکرده خودتان به جراحی احتیاج داشته باشید، ترجیح می‌دهید توسط چه کسی بیهوش شوید؟
راستش تا‌کنون به آن فکر نکرده بودم. خیلی فرق نمی‌کند. اگر امکان انتخاب داشته باشم، یکی از همکاران دانشگاهی‌ام.
و اما یک سوال که امیدواریم در حد شایعه باشد. درست است که قصد دارید از ایران بروید؟ آیا امکانات موجود، باعث رضایت خاطرتان نمی‌شد؟
چنان‌چه از سوال شما بر می‌آید، شما دید خوبی به مهاجرت ندارید! ولی به نظر من بهتر است در این خصوص تجدید نظر شود. بسیاری از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های بشر، مدیون هجرت و مهاجرت است. مگر نه این‌که مبنای تاریخ ما، هجرت رسول گرامی بود؟ ولی با تمام این اوصاف هنوز تصمیمی در این خصوص ندارم.

تمام فرمایشات شما متین است دکتر! اما به ما حق بدهید برای از دست دادن سرمایه های ارزشمندی هم چون شما غمگین شویم. به هرحال هر تصمیمی که بگیرید، برایتان آرزوی توفیق و سرافرازی بیش از پیش را داریم. لطف کنید اولین کلمه‌ یا چیزی را که به ذهنتان می‌رسد بیان کنید:
کارانه – بیمارستان الزهرا – بیمارستان فیض – دانشجویان کارشناسی بیهوشی – استرالیا(!) – دکتر عطاری – دکتر یراقی – دکتر عباسی – ” بر ساغر این میکده مدهوش‌ترینیم”
اگر اجازه بدهید این سوال را هم جواب ندهم! اگر وارد این موضوع شویم مثنوی شود هفتاد من.

بله اجازه‌ی ما هم دست شما است دکتر! به عنوان آخرین سوال، به نظر شما در جامعه‌ی پزشکی و پیراپزشکی، مدهوش واقعی چه کسی است؟
کیست آن‌کس که بنام تو عسل نوش نگشت؟
قصه‌ی تو، “که” شنیده ‌ست که مدهوش نگشت؟

در واقع مدهوش کسی است که عاشق زندگی، جامعه وکارش باشد.
دکتر نقیبی عزیز، یک دنیا سپاسگزاریم از این‌که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما گذاشتید. به واژه ‌‌واژه‌ی این گفت‌ و‌گو چشم امید بستیم و امیدواریم شما و دکتر نقیبی‌هایی هم‌چون شما، بیش از پیش به فکر ما دانشجویان باشند. چون فردایی که پیش‌روی ما و ایران ماست، هرچه باشد، حاصل امروز و دست‌پرورده‌ی همین امروزیان و اعمال آن‌هاست.
به امید آینده‌ای درخشان در عرصه‌ی بیهوشی.

 آرسینه

تبلیغات متنی
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا