شعر و ادب

لحاف کهنه زال فلک شکافته شد «فریدون مشیری» سیاه

سیاه : فریدون مشیری (بهار را باورکن)

لحاف کهنه زال فلک شکافته شد

و پنبه کوچه و بازار شهر را پُر کرد

و دشت اکنون سرد و غریب و خاموش است

آهای لحاف پاره خود رابه بام ما متکان

که گرچه پنبه ما را

همیشه آفت خورد

و دشت سوخته از پنبه سپیده تهی ست

جهان به کام حریفان

پنبه در گوش است

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا