شعر و ادب

غزل شمارهٔ ۸۲۱ دیوان شمس (مولانا) غزلیات

 

مولانا »
دیوان شمس »
غزلیات »

غزل شمارهٔ ۸۲۱

 
خنده از لطفت حکایت می‌کند
ناله از قهرت شکایت می‌کند
این دو پیغام مخالف در جهان
از یکی دلبر روایت می‌کند
غافلی را لطف بفریبد چنان
قهر نندیشد جنایت می‌کند
وان یکی را قهر نومیدی دهد
یأس کلی را رعایت می‌کند
عشق مانند شفیعی مشفقی
این دو گمره را حمایت می‌کند
شکرها داریم زین عشق ای خدا
لطف‌های بی‌نهایت می‌کند
هر چه ما در شکر تقصیری کنیم
عشق کفران را کفایت می‌کند
کوثر است این عشق یا آب حیات
عمر را بی‌حد و غایت می‌کند
در میان مجرم و حق چون رسول
بس دوادو بس سعایت می‌کند
بس کن آیت آیت این را برمخوان
عشق خود تفسیر آیت می‌کند

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا