شعر و ادب

غزل شمارهٔ ۶۳۰ دیوان شمس (مولانا) غزلیات

مولانا »
دیوان شمس »
غزلیات »

غزل شمارهٔ ۶۳۰

گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد
چون حکم خدا آید آن زیر و زبر باشد
بر هر چه امیدستت کی گیرد او دستت
بر شکل عصا آید وان مار دوسر باشد
وان غصه که می‌گویی آن چاره نکردم دی
هر چاره که پنداری آن نیز غرر باشد
خودکرده شمر آن را چه خیزد از آن سودا
اندر پی صد چون آن صد دام دگر باشد
آن چاره همی‌کردم آن مات نمی‌آمد
آن چاره لنگت را آخر چه اثر باشد
از مات تو قوتی کن یاقوت شو او را تو
تا او تو شوی تو او این حصن و مفر باشد

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا