شعر و ادب

راستی، ای وای، آیا «اخوان ثالث» دگر ره شب آمد تا جهانی سیا کند

راستی، ای وای، آیا : مهدی اخوان ثالث (از این اوستا)

دگر ره شب آمد تا جهانی سیا کند

جهانی سیاهی با دلم تا چه‌ها کند

بیامد که باز آن تیره مفرش بگسترد

همان گوهر آجین خیمه‌اش را به پا کند

سپی گله‌اش را بی شبانی کند یله

در این دشت ازرق تا بهر سو چرا کند

بدان زال فرزندش سفر کرده می نگر

که از بعد مغرب چون نماز عشا کند

سیم رکعت است این غافل اما دهد سلام

پس آنگه دو دستش غرقه در چین فرا کند

به چشمش چه اشکی راستی‌ای شب این فروغ

بیاید تو را جاوید پر روشنا کند

غریبان عالم جمله دیگر بس ایمنند

ز بس کاین زن اینک بیکرانه دعا کند

اگر مرده باشد آن سفر کرده وای وای

زنک جامه باید چون تو جامهٔ عزا کند

بگوی شب آیا کائنات این دعا شنید

و مردی بود کز اشک این زن حیا کند؟

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا