شعر و ادب

دیدم صدای هلهله هایی که آشنا «حمید مصدق» بخش۴

بخش۴ : حمید مصدق (ای کاش شوکران شهامت من کو ؟)

دیدم صدای هلهله هایی که آشنا

می خواندم به جاده پیکار زندگی

گفتم نفیر نی لبک من

آواز مردم است

گفتم که واژههای تراویده از وجود

دمساز مردم است

اما

این گوژپشت رنج کشیده

یعنی من

این ز خویش بریده

آ?ا ز نو ترانه از یاد رفته را

آغاز می کند ؟

این مرغ پر شکسته به کنج قفس اسیر

ایا دوباره از قفس سرد عمر سوز

پرواز می کند؟

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا