شعر و ادب

دوباره با من باش «حمید مصدق» بخش۲۰

بخش۲۰ : حمید مصدق (از جدایی ها ( دفتر نخست))

دوباره با من باش

پناه خاطره ام

ای دو چشم روشن باش

هنوز در شب من آن دو چشم روشن هست

اگر چه فاصله ما

چگونه بتوان گفت ؟

هنوز با من هست

کجایی ای همه خوبی

تو ای همه بخشش

چه مهربان بودی وقتی که شعر می خواندی

چه مهربان بودی وقتی دروغ می گفتی

چگونه نفس تو رادر حصار خویش گرفت

تو ای که سیر در آفاق روح می کردی

چه شد

چه شد که سخن از شکست می گویی

تو ای که صحبت

فتح الفتوح می کردی

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا