شعر و ادب

در لحظه «احمد شاملو» به تو دست می‌سایم و جهان را درمی‌یابم

در لحظه : احمد شاملو (ترانه‌های کوچک غربت)

به تو دست می‌سایم و جهان را درمی‌یابم،

به تو می‌اندیشم

و زمان را لمس می‌کنم

معلق و بی‌انتها

عُریان.

می‌وزم، می‌بارم، می‌تابم.

آسمانم

ستارگان و زمین،

و گندمِ عطرآگینی که دانه می‌بندد

رقصان

در جانِ سبزِ خویش.

از تو عبور می‌کنم

چنان که تُندری از شب. ــ

می‌درخشم

و فرومی‌ریزم.

۱۹ مردادِ ۱۳۵۹

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا