شعر و ادب

در شب تیره «نیما یوشیج» در شب تیره چو گوری که کند شیطانی

در شب تیره : نیما یوشیج (مجموعه اشعار)

در شب تیره چو گوری که کند شیطانی

وندر آن دام دل افسایش را

دهد آهسته صفا،

زیک زیک، زیک زایی

لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده به جا.

بال از او خیسیده

پای از او پیچیده.

شده پرچین اش دامی و من اش دام گوشا.

معرفت نیست دریغا! در او

آن دل هرزه درا.

که به جای آوردم

وانهد با خود، در راه مرا.

زیک زیک، زیک زایی

لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده به جا.

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا