شعر و ادب

در زنجیر «هوشنگ ابتهاج» بال فرشتگان سحر را شکسته اند

در زنجیر : هوشنگ ابتهاج (تاسیان)

بال ِ فرشتگان ِ سحر را شکسته اند

خورشید را گرفته به زنجیر بسته اند

اما تو هیچ گاه نپرسیده ای که :

– مرد !

خورشید را چگونه به زنجیر می کشند ؟

گاهی چنان درین شب ِ تب کرده ی عبوس

پای زمان به قیر فرو می رود که مرد

اندیشه می کند :

– شب را گذار نیست !

اما به چشم های تو ای چشمه ی امید

شب پایدار نیست !

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا