شعر و ادب
به دستهای او نگاه میکنم «فریدون مشیری» دست ها و دست ها
دست ها و دست ها : فریدون مشیری (ابر و کوچه)
به دستهای او نگاه میکنم
که میتواند از زمین
هزار ریشهٔ گیاه هرزه را برآورد
و میتواند از فضا
هزارها ستاره را به زیر پر درآورد
به دستهای خود نگاه میکنم
که از سپیده تا غروب
هزار کاغذ سپیده را سیاه میکند
هزار لحظهٔ عزیز را تباه میکند
مرا فریب میدهد
تو را فریب میدهد
گناه میکند
چرا سپید را سیاه میکند؟
چرا گناه میکند؟!