شعر و ادب

بازگشت زاغان «مهدی اخوان ثالث» در آستان غروب

بازگشت زاغان : مهدی اخوان ثالث (آخر شاهنامه)

در آستان غروب

بر آبگون به خاکستری گراینده

هزار زورق سیر و سیاه می‌گذرد

نه آفتاب، نه ماه

بر آبدان سپید

هزار زورق آواز خوان سیر و سیاه

یکی ببین که چه سان رنگ‌ها بدل کردند

سپهر تیره ضمیر و ستارهٔ روشن

جزیره‌های بلورین به قیر گون دریا

به یک نظاره شدند

چو رقعه های سیه بر سپید پیراهن

هزار همره گشت و گذار یک‌روزه

هزار مخلب و منقار دست شسته ز کار

هزار همسفر و همصدای تنگ جبین

هزار ژاغر پر گند و لاشه و مردار

بر آبگون به خاکستری گراینده

در آن زمان که به روز

گذشته نام گذاریم، و بر شب آینده

در آن زمان که نه مهر است بر سپهر، نه ماه

در آن زمان،‌دیدم

بر آسمان سپید

ستارگان سیاه

ستارگان سیاه پرنده و پر گوی

در آسمان سپید تپنده و کوتاه

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا