شعر و ادب

اندک نسیمی از سر افسوس «حمید مصدق» بخش۷

بخش۷ : حمید مصدق (با خویشتن نشستن در خود شکستن)

اندک نسیمی از سر افسوس

چندان که برگ برگ درختان باغ را

با سوزناک زمزمه ای آشنا کند

خاموشی شگرف

ابهام پر ابهت دریا را

مغشوش کرده است

ما

چون م اهیان فتاده به دریا

بر آبها رها

با ضربه های موج ز هم دور می شویم

با بازوان باز

امواج آب را

تسخیر می کنیم

مغرور می شویم

اما

ناگه اگر دوباره به هذیان شود دچار

دریای نیلگون

بر ما چه می رود

چونماهیان فتاده به دریا

بر موجها رها ؟

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا