شعر و ادب

از اوج «فریدون مشیری» باران، قصیده‌واری غمناک

از اوج : فریدون مشیری (لحظه ها و احساس)

باران، قصیده‌واری،

ـ غمناک ـ

آغاز کرده بود.

می‌خواند و باز می‌خواند،

بغض هزار ساله دردش را،

انگار می‌گشود.

اندوه زاست زاری خاموش!

ناگفتنی است …،

این همه غم؟!

ناشنیدنی است!

پرسیدم این نوای حزین در عزای کیست؟

گفتند اگر تو نیز،

از اوج بنگری،

خواهی هزار بار ازو تلخ‌تر گریست!

تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا