انتخاب اسم
موضوعات داغ

اسم دختر و بهترین اسامی دخترانه همراه با معنی

اسم های ایرانی اصیل و زیبا برای دختر

فهرستی از اسم دلنشین دخترانه به همراه معنی : اسم دختر ایرانی و با ریشه های فارسی ، کردی ، ترکی ، عربی و … به ترتیب حروف الفبا گردآوری شده است. در صورتی که اسامی دخترانه مورد نظرتان را پیدا نکردید در پایان فهرست، جدولی تهیه شده که اسم دختر را به تفکیک حروف الفبا  گذاشته شده و به صفحه مربوطه ارجاع داده می شوید.

انتخاب اسم یکی از جذاب ترین کاره های است که در زمان به دنیا آمدن فرزندانتان انجام می دهید و این امر با انتخاب اسمی با معنی زیباتر خواهد شد. هنگام انتخاب اسم خیلی دقت کنید و به معنای آن توجه بیشتری کنید.

حال اینکه بخواهید اسم زیبای برای دخترتان انتخاب کنید پس بیشتر دقت کنید اسم می تواند در شکل گیری شخصیت فرزندتان تاثیر زیادی بگذارد. اینجا برخی از اسامی را طبق حروف الفبا با معنی اسم ها برایتان گرد آوری کرده ایم با آرسینه همراه باشید و اسمی اصیل و ایرانی برای فرزند عزیزتان انتخاب کنید.

در مطالب قبل بخشی از اسم های اصیل ایران و بهترین اسم پسر را برایتان انتشار دادیم که در این مقاله اسم های دخترانه را به صورت فهرستی جدا تهیه کردیم، امیدواریم برای انتخاب اسم دختر زیبای شما این فهرست مفید باشد.

اگر فکر می کنید اسمی می تواند در فهرست زیر قرار بگیرد یا معنی اسم  آن اشتباه است در کامنت برای ما درج کنید.

نکاتی می توانند در انتخاب اسم به شما کمک کنند عبارتنداز:

۱- به نگارش با حروف لاتین آن توجه کنید.

۲- به همخوانی با عبارات خانم یا آقا توجه کنید.

۳- نام های دو بخشی

۴- اسم انتخابی تناسب با نام خانوادگی داشته باشد.

۵- الگوبرداری (شگل گیری از شخصیت ها نیک و راستین)

۶- قابل پذیرش جامعه

۷- تصمیم بلند مدت به آن معنی که بعضی اسم ها در دوره های خاصی پر استفاده هستند.

قشنگترین و زیباترین اسم های دخترانه

اسامی دخترانه

اسم دختر با الف


معنی اسم ادلیا : شکر خدا، سپاس از خدا

معنی اسم ارسان : والی منسوب از طرف داریوش سوم که حاکم ناحیه ی دربند کیلیکیه بود، نام همسر نرسی پادشاه ساسانی

معنی اسم اروس : سپید، درخشان و زیبا

معنی اسم ارشامه : هم معنی با آرشامه

معنی اسم ارشیدا : آرشیدا، بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان

معنی اسم ارغوان : درختی است زینتی از تیرهی پروانه واران با گلهایی به رنگ سرخ مایل به بنفش

معنی اسم ارنواز : نیکو سخن و خوش گفتار. نام یکی از خواهران جمشید

معنی اسم معنی اسم ارناز : از نامهای باستانی

معنی اسم اَرنَواز : آن که سُخنش رحمت می‌آورد؛ نام خواهر جمشید که ضحاک او را به همسری خود درآورد.

معنی اسم اروشه : اروشا، به فتح الف، سفید، روشن، دختری با روی سپید

معنی اسم اَرنیکا : آریایی نیکو کردار، آریایی نیکو رفتار، آریایی خوب و زیبا.

معنی اسم ارکیده : گلی با رنگهای درخشان که یک گل برگ آن از دو گل برگ دیگرش بزرگتر است.

معنی اسم اریکا : پوفل، درختی از تیره‌ی نخلها که در مناطق گرم آسیا میروید، نخل هندی

معنی اسم اسپانتا : سپنتا، مقدس قابل ستایش

معنی اسم اسپنتا : پاک و مقدس

معنی اسم استاتیرا : نام زن داریوش سوم، نام دختر داریوش سوم (او با مادر خود همنام بود)

معنی اسم استرا : در گویش سمنان ستاره، نام همسر یهودی انوشیروان که مدفن او در همدان است.

معنی اسم افرا : درختی از تیره‌ی افراها، اسپندان، اسفندان، کلمه تحسین به معنی آفرین

معنی اسم افروغ : تابش روشنی، شعاع آفتاب تابش ماه، نام یکی از شارحان اوستا که در اواخر عهد ساسانیان می‌زیسته است

معنی اسم افروز : افروختن، افروزنده

معنی اسم افرینا : آفرین، نام دختر سیامک پیشدادی

معنی اسم افسانه : سرگذشت، قصه، داستان، سرگذشت و حکایت گذشتگان؛ افسون، سحر؛ ترانه

معنی اسم اَفسون : نیرنگ، حیله، مکر؛ سحرانگیزی، جاذبه، آنچه جادوگران برزبان می‌رانند

معنی اسم اشااونی : زن پاک و راست

معنی اسم اَفشان : افشاننده، پریشان، پراکنده، پاشان، ریزنده، آشفته و پریشان مانند زلف

معنی اسم افشید : روشنایی خورشید

معنی اسم الیا : گل خطمی صحرایی

معنی اسم امیتیس : آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی

معنی اسم انار : میوه‌ای خوراکی با دانه‌های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین

معنی اسم اَنوشا : بیمرگ و جاویدان.

معنی اسم انوشه : جاوید، باقی، پایدار، به طور همیشگی، جاویدان، ابدی، شادمان، خوشحال

معنی اسم اویسا : آویسا، پاک و تمیز مانند آب

معنی اسم ایرانا : ایران + ا (پسوند نسبت)، منسوب به ایران، مربوط به ایران، ایرانی

معنی اسم ایراندخت : (ایران + دخت = دختر)، دختر ایران، دختر ایرانی، دختر آریایی.

معنی اسم ایران ناز : موجب فخر و مباهات ایران

معنی اسم ایرانه : ایران + ه (پسوند نسبت)، منسوب به ایران، مربوط به ایران، ایرانی، منتسب به ایران زمین.

معنی اسم ایرسا : زنبق سفید، سوسن، آیرس، نام بیخ سوسن آسمون گون، آلیسا، رنگین کمان

معنی اسم ایرن : گونه‌ای دیگر از واژه ایران

معنی اسم ایلیکا : الیکا، هل، گیاهی از تیره زنجبیلیان

معنی اسم ایدا : یاری نمودن

معنی اسم ایشتار : ستاره باران و آب، تشتر(تیر)

اسم دختر با آ

اسم دختر با آ


معنی اسم آبانه : منسوب به آبان

معنی اسم آبتاب : دختری با چهره زیبا و درخشان، تابان

معنی اسم آبدیس : مانند آب زلال و شفاف

معنی اسم آبرخ : زیبا، روشن، لطیف، کسی که چهره‌ای مانند آب دارد.

معنی اسم آبروشن  : خوشبخت، ارجمند

معنی اسم آبرون : گل همیشه بهار، شاد سرزنده

معنی اسم آبسال : باغ، بستان

معنی اسم آبگون : به رنگ آب، آبی، گل نیلوفر

معنی اسم آبگینه : شیشه، آینه، ظرف شیشه‌ای یا بلورین به ویژه جام شراب

معنی اسم آبلوج : قند سفید، قند مکرر

معنی اسم آبناز : نام زنی در منظومه ویس و رامین، مایه فخر آب، کنایه از لطافت پوست

معنی اسم آبنوس : درختی که چوب آن سیاه رنگ است و میوه‌ای بسیار شیرین و به شکل انگور دارد.

معنی اسم آبیژ : صورت دیگر آیید، شراره، اخگر، آتش، کنایه از افراد پر جنب و جوش

معنی اسم آپام : نام همسر داریوش اول پادشاه هخامنشی

معنی اسم آپاما : اسم دختر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

معنی اسم آپامه : خوش رنگ و آب، نام دخترسپیتامن یکی از سرداران ایرانی و همسر سلوکوس

معنی اسم آتاناز : دختر نازنین بابا

معنی اسم آتر : آذر، آتش، اخگر

معنی اسم آترا : آذر، آتش، نام یکی از ماه‌های پاییز

معنی اسم آتری : آذر

معنی اسم آتریسا : آذرگون مانند آتش، دختری با چهره‌ای زیبا و برافروخته

معنی اسم آترین : آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی

معنی اسم آتسا : آتوسا

معنی اسم آتیس : نام خدای حاصلخیزی فریگیان

معنی اسم آدا : پاداش مینوی، فرشته توانگری

معنی اسم آدخت : خجسته و نیکو

معنی اسم آدرینا : آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین

معنی اسم آدنا : نام روستایی در نزدیکی چالوس

معنی اسم آدیشه : آتش، در گویش خراسان آتش کوچک

معنی اسم آذرمه : رئیس و بزرگ آتش‌ها (آتشکده‌ها)

معنی اسم آذین : زینت، زیور، نام یکی از فرماندهان سپاه بابک خرم دین، نام پهلوانی در ویس و رامین

معنی اسم آرا : مخفف آراینده، آرایشگر، زیور، زینت

معنی اسم آراسته : آن که دارای صفات خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است.

معنی اسم آرام : سکون، ثبات، آسایش، طمأنینه، صلح، آشتی، راحت؛ (در قدیم) مایه‌ی آرامش، آرامش بخش، تسلی بخش.

معنی اسم آرامش : آسایش، آرمیدن

معنی اسم آرایه : آرایش زیبایی

معنی اسم آرتیستون : نام دخترکوروش پادشاه هخامنشی

معنی اسم آرزو : میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولا مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه

معنی اسم آرشیدا : بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان

معنی اسم آرشین : آرشین نام یکی از زنان دوره هخامنشی می‌باشد

معنی اسم آرمتی : فروتنی، پاکی، فرشته محبت، فرشته نگهبان زمین

معنی اسم آرمیتا : آرمان، عشق پاک

معنی اسم آرمیس : روشن، پاک و جاودان، نام پسر زئوس و مایا

معنی اسم آرمینا : دختر همیشه پیروز، بانوی مقتدر، الهه زیبایی

معنی اسم آرنوشا : منسوب به آرنوش، آریایی جاویدان، ایرانی جاوید، مرکب از آر به معنای آریایی بعلاوه نوش به معنای جاویدان

معنی اسم آرنیکا : آریایی نیک خو

معنی اسم آروشا : درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم

معنی اسم آریژه : نام شهری در زمان اسکندر

معنی اسم آرسینه : زن مبارز بی بها نام دخترانه با ریشه عبری

معنی اسم آریسا : اریسا، ایرسا، رنگین کمان، همچنین به ریشه بوته سوسن کبود هم آریسا گویند

معنی اسم آریسان : مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است.

معنی اسم آریستا : زیبا و خوشکل مانند عروس، مرکب ازآریس به معنای عروس و تا پسوند مشابهت

معنی اسم آریشیدا : آرشیدا، بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان

معنی اسم آزاده : عاری از صفات ناپسند اخلاقی، رها و وارسته، نام همسر رومی بهرام گور پادشاه ساسانی

معنی اسم آزرم : شرم وحیا، ملایمت، مهربانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی

معنی اسم آزیتا : خدا یا الهه خورشید، آفتاب، خدای روشنایی، آزاده، رها، روشنایی، نورانی و تابناک

معنی اسم آژند : نام گلی است

معنی اسم آسا : زیور مایه زیبایی و آرایش، وقار و ثبات و تمکین و آسودگی

معنی اسم آسودا : راحت و آرام، آسوده

معنی اسم آطوسا : آتوسا، نام دختر کورش کبیر، نام همسر داریوش هخامنشی، این نام در تورات به عنوان “واستی” آمده است.

معنی اسم آفتاب : مرکب از آف (مهر،خور) + تاب (فروغ، نور)، نوری که از خورشید به زمین می‌تابد، کنایه از زیبایی و خیره کننده‌گی

معنی اسم آفشید : خورشید، روشنایی آفتاب

معنی اسم آلاله : شقایق، گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد.

معنی اسم آلاوه :  آتشدان،شعله آتش،جایی که در آن آتش روشن می‌کنند.

معنی اسم آلیسا : ایرسا، رنگین کمان، به بوته سوسن کبود نیز بدان جهت که دارای گلهای زرد و سفید و کبود است ایرسا گویند.

معنی اسم آمتیس : آمیتیس، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی که با بختنصر پادشاه بابل ازدواج کرد.

معنی اسم آمستریس : نام مادر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی

معنی اسم آمیتیدا : نام دختر آستیاک، همسر کوروش پادشاه هخامنشی

معنی اسم آمیتیس : نام دخترخشایار پادشاه هخامنشی

معنی اسم آناهیتا : ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.

معنی اسم آندیا : نام زن اردشیر ساسانی

معنی اسم آنوشا : کیش و مذهب، دین و آیین

معنی اسم آنیتا : آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.

معنی اسم آنیسا : مانند عشق، آنیس در یونانی به معنای مقاومت و اعتراض + الف تعظیم فارسی

معنی اسم آوا : صدایی که به آواز خوانده می‌شود یا از آلات موسیقی به گوش می‌رسد.

معنی اسم آون : آونگ، نام رشته‌ای که خوشه انگور و بعضی میوه‌ها را به آن می‌بندند، آویزان، آویخته

معنی اسم آویده : مشتاق، خواهان

معنی اسم آویژه : معشوق، دلبر، خاص، خالص

معنی اسم آویسا : پاک و تمیز مانند آب

معنی اسم آویشه : آویشن، گیاهی علفی و معطر از خانواده نعناع با شاخه‌های فراوان و گلهای سفید یا صورتی

معنی اسم آهار : گلی مرکب با گل برگهای پیوسته به رنگهای سفید، قرمز، نارنجی، صورتی، یا دو رنگ که انواع گوناگون کم پر و پُرپَر دارد.

معنی اسم آهو : جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار معروف است.

معنی اسم آییژ : شراره، شراره آتش

اسم دختر با ب


معنی اسم بارنک : نام درختی است.

معنی اسم بافرین : بآفرین، لایق تحسین و تشویق، درخور آفرین

معنی اسم باستیان : بردبار، شکیبا

معنی اسم باوَند : اصیل

معنی اسم بامین : نام روستایی در نزدیکی هرات

معنی اسم برهون : هاله، خرمن ماه

معنی اسم برفین : برفی، از جنس برف؛ سفید مانند برف؛ زیبا چهره.

معنی اسم بنفشه : نام گل

معنی اسم بنیتا : دختر بی همتای من

معنی اسم بوژنه : شکوفه، غنچه اسم دختر

معنی اسم بویه : آرزو

معنی اسم به‌آفرید : از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر گشتاسپ پادشاه کیانی و خواهر اسفندیار

معنی اسم بِه‌آفرین : خوب آفریده؛ خوش سیما، خوش منظر؛ در شاهنامه خواهر اسفندیار

معنی اسم بهار : فصل اول سال؛ گیاهی زینتی

معنی اسم بهارا : بهار

معنی اسم بهاران : هنگام بهار، موسم بهار؛ (به مجاز) زیبا و با طراوت.

معنی اسم بهارک : به معنای مانند بهار، همچون بهار؛ (به مجاز) زیبا با طراوت

معنی اسم بهاره : مربوط به بهار؛ به عمل آمده در بهار؛ منسوب به بهار.

معنی اسم بهارین : منسوب به بهار، بهاری

معنی اسم بهامین : (دخترانه و پسرانه) به ضم ب، فصل بهار، بهار

معنی اسم بهاور : گرانبها، پر ارزش، مرکب از بها (ارزش) + پسوند دارندگی

معنی اسم بهرخ : خوشگل و نیک منظر.

معنی اسم بهرو : نیکو چهره

معنی اسم بِهسا : (به + سا (پسوند شباهت))، نیک چون خوبان و نیکان.

معنی اسم بِهشید : تابناک و دارای فروغ و روشنایی.

معنی اسم بهگل : مرکب از به (زیباتر) + گل

معنی اسم بهتا : مرکب از به (بهتر، خوبتر) + تا (یار، همتا)

معنی اسم بهدیس : مانند به (به میوه‌ای خوش عطر و بو)

معنی اسم بهرامه : ابریشم، بیدمشک

معنی اسم بهرانه : مرکب از بهر (فایده، سود) + انه (پسوند نسبت)

معنی اسم بهرو : خوبرو، نیک منظر، دختر زیبا، خوش چهره

معنی اسم بهکامه : مرکب از به (بهتر، خوبتر) + کامه (آرزو)

معنی اسم بهناز : مرکب از به (زیباتر، خوبتر) + ناز (کرشمه، غمزه)

معنی اسم بهنوش ; مرکب از به (بهتر یا خوب) + نوش (عسل)

معنی اسم بیتا : بی‌مانند، بی‌همتا، یکتا

معنی اسم بینا : آن که توانایی پیشبینی و سنجش درستِ امور را دارد، بصیر؛ آن که می‌تواند ببیند.

اسم دختر با پ


معنی اسم پادمیرا : جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق

معنی اسم پادنا : اسم یکی از بخش‌های تابعه شهرستان سمیرم

معنی اسم پادینا : در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته می‌شود.

معنی اسم پارامیدا : پارامیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد و به معنی بانوی دانا و دانشمند و نیز بانوی پرمهر است.

معنی اسم پارمیدا : پارامیدا، پارامیس، پرمیس

معنی اسم پارمیس : پرمیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی، پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد و به معنی بانوی دانشمند یا بانوی پرمهر است.

معنی اسم پارنا : نام قله‌ای در نزدیکی پل دختر

معنی اسم پارند : نیک بختی و فرارونی؛ نگهبان گنج و خواسته

معنی اسم پامچال : گلی زینتی به رنگهای سفید، صورتی، یا نارنجی

معنی اسم پانیا : محافظ نگهدارنده

معنی اسم پایون : پیرایه، زیور، آرایش

معنی اسم پاییز : هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو

معنی اسم پارمین : تکه یا قطعه‌ای از بلور؛ نام زنِ داریوش.

معنی اسم پانته‌آ : زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار میرفت؛ از اسامی باستانی.

معنی اسم پانیذ : پانید، قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر می‌ساختند.

معنی اسم پرارین : خوب و نیکو

معنی اسم پربها : با ارزش، قیمتی، ارزشمند

معنی اسم پَردیس : بهشت؛ فضای سبز و گل کاری شدهی اطراف ساختمان

معنی اسم پرسا : نرم و لطیف مانند پر

معنی اسم پرستش : نیایش، عبادت

معنی اسم پرستو : پرنده‌ای سیاه و سفید با بال های باریک که مهاجر است

معنی اسم پرسون : برهون هاله، خرمن ماه

معنی اسم پرشاد : نام خواهر داریوش دوم پادشاه هخامنشی

معنی اسم پرک : ستاره سهیل، تاج

معنی اسم پرگشا : پرگشاینده، پرواز کننده

معنی اسم پرگون : لطیف چون پر

معنی اسم پرمون : زینت و آرایش

معنی اسم پرمیس : پارمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش کبیر

معنی اسم پَرنا : پرنیان، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار.

معنی اسم پَرنیا : هم معنی پرنیان

معنی اسم پَرنیان : پارچه‌ای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچه‌ی حریر که برای نوشتن به کار می‌بردند؛ پرده‌ی نقاشی

معنی اسم پرنون : پرنیان

معنی اسم پرنین : مانند پر

معنی اسم پروا : ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه

معنی اسم پرور : ریشه پروردن، دارای پر

معنی اسم پری : موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفته‌ی خود می‌کند، زیبارو و دارای اندام ظریف

معنی اسم پریچهر : فرشته رو، زیبا مثل پری؛ زیبارو

معنی اسم پریرو : پری چهره، زیبا رو

معنی اسم پریزاد : زاده پری، زیبا، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی

معنی اسم پریژه  : پری کوچک

معنی اسم پریسا  : زیبا چون پری

معنی اسم پریسان : مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری

معنی اسم پریشا : پری شاه، شاه پری‌ها

معنی اسم پریا : زیبا چون پری

معنی اسم پریان : منسوب به پری؛ فرشتگان؛ زیبا

معنی اسم پریفام : زیبا چون پری

معنی اسم پریفر : دختر زیبا و با وقار، دختری که مانند پریان زیباست و با شکوه و وقار است، مرکب از پری و فر

معنی اسم پریماه  : زیبا چون ماه و پری

معنی اسم پرین  : نرم و لطیف چون پر، نام بانوی دانشمند ایرانی، دختر گبادشاه که یک نسخه از اوستا را به زبان پهلوی برای دستوران و موبدان هندی رونویسی کرد

معنی اسم پریناز : دارای ناز و کرشمه‌ای چون پری

معنی اسم پرینام : دارای نامی زیبا

معنی اسم پریوش : زیبا چون پری

معنی اسم پرینوش : پری روی جاوید و بی مرگ؛ زیباروی و پری پیکر همیشگی

معنی اسم پَریوش : مانند پری در زیبایی

معنی اسم پگاه  : صبح زود، سحر

معنی اسم پندار  : فکر, اندیشه

معنی اسم پوپک : هدهد، پوپوک

معنی اسم پوپه : پوپک

معنی اسم پودینه : پونه

معنی اسم پوروچیستا : نام کوچکترین دختر زرتشت، پر بینش

معنی اسم پونه : گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده‌ی نعناع

معنی اسم پروین : دسته‌ای از شش ستاره‌ی درخشان در صورت فلکیِ ثور؛ ثریا، هفت خواهران، خوشه‌ی پروین

معنی اسم پُروشات : پروشاتو، در پارسی باستان به معنی پُرشاد، ملکه‌ی ایران، زن داریوش دوم و دختر اردشیر اول هخامنشی

معنی اسم پوران : سرخ، گلگون؛ نام یکی از دختران خسرو پرویز شاه ساسانی

معنی اسم پویه : مخفف پاپویه به معنای پروانه

معنی اسم پژال : به معنی جوانه نازک، شاخه‌های ریز درختان، جوانه نازک

معنی اسم پینار : به معنی چشمه، سرچشمه

معنی اسم پارلا : درخشنده و نورانی

معنی اسم پیناز : سرچشمه

اسم دختر با ت


معنی اسم تابان : نورانی، فروغمند

معنی اسم تابانروی : دارای روی درخشان

معنی اسم تابانمهر : خورشید تابان

معنی اسم تابش : نورافشان

معنی اسم تابناک : پرتو، نورانی

معنی اسم تابنده : تابیدن

معنی اسم تاژ : لطیف و نازک

معنی اسم تخشک : خوبرو و زیبا

معنی اسم تذرو : قرقاول

معنی اسم ترانه : تر و تازه، لطیف، قطعه آوازی

معنی اسم ترگل : گل تازه

معنی اسم تُرنج : بالنگ، طرحی مرکّب از طرح‌های اسلیمی که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار می‌رود.

معنی اسم ترنگ : آواز تارهای ساز، صدای زه کمان هنگام تیرانداختن، قرقاول، خوش و زیبا

معنی اسم تَرَنُم : آواز خوش

معنی اسم تریتی : نام دختر میانه زرتشت

معنی اسم تشتر : نام ستاره تیر. نگهبان باران

معنی اسم تکاو : نام یکی از آهنگ های نامی باربد، زمین آبکند

معنی اسم تمیس : گیاهی بالا رونده، الهه ٔ عدالت در اساطیر یونان

معنی اسم تناز : نام مادر لهراسب، دختر آرش،‌ نازنین

معنی اسم تنبور : نوعی ساز، دنبره

معنی اسم تندیس : پیکره، تصویر

معنی اسم تهمینه : زن رستم و مادر سهراب، نیرومند قوی

معنی اسم توران : از نام‌های برگزیده، سرزمین تورانیان

معنی اسم تورانبانو : ملکه سرزمین توران

معنی اسم توراندخت : دختر سرزمین توران

معنی اسم تِیتَک : از نام‌های زرتشتیان، شبکیه چشم به زبان پهلوی

معنی اسم تیهو : پرنده‌ای خوش رنگ

اسم دختر با ث


معنی اسم ثریا : ستاره، پروین


اسم دختر با ج


معنی اسم جانا : ای جان، ای عزیز

معنی اسم جان پرور : آنچه باعث تیمار جان شود

معنی اسم جانانه : دوست داشتنی

معنی اسم جهاندخت : دختر شهره در عالم

معنی اسم جوانه : جوان، جوانی، روی

معنی اسم جویبار : کنار جوی آب

اسم دختر با چ


معنی اسم چام : ناز و عشوه

معنی اسم چشمه : آب طبیعی از کوه

معنی اسم چکاو : نام پرنده‌ای خوش آواز

معنی اسم چرمه : اسب به ویژه اسب سفیدرنگ

معنی اسم چامه : شعر، شعری که با آواز خوانده می‌شود.

معنی اسم چشمه : مکانی که آب زیرزمینی در آنجا به طور طبیعی در سطح زمین ظاهر می‌شود.

معنی اسم چکامه : شعر به ویژه قصیده.

معنی اسم چکاوک : پرنده‌ای خوش آواز و کمی بزرگ‌تر از گنجشک که تاج بر سر دارد.

معنی اسم چکاوه : چکاوک

معنی اسم چمان : معنی: آن که می‌خرامد و با ناز حرکت می‌کند، خرامان، رونده، راهوار، آن که یا آنچه با ناز حرکت می‌کند، خرامان

معنی اسم چمن : زمین سبز و خرم، باغ و بوستان مرغزار؛ نام گیاهی از تیره‌ی غلات.

معنی اسم چنور :  گیاهی خوشبو شبیه به شوید، که در بعضی از مناطق کردستان می‌روید.

معنی اسم چهرآرا : آراینده چهره

معنی اسم چهرآزاد : نام جد اسپهبد بختیار پسر پادشاه فیروز ساسانی

معنی اسم چهرزاد : نژاد و اصیل، لقب هما، دختر بهمن در شاهنامه

معنی اسم چیستا : نام فرشته دانش و معرفت

معنی اسم چیلانه : درخت عناب

معنی اسم چیکا : نوعی پرنده

اسم دختر با ح


معنی اسم حرمت : آبرو، احترام

معنی اسم حلیمه : زن بردبار، نام دایه پیامبر

معنی اسم حمیده : ستوده، پسندیده

معنی اسم حمیرا : زن سپید و سرخ، لقبی که پیامبر به عایشه داده بود.

معنی اسم حوا : زن گندمگون

معنی اسم حوری : زن بهشتی، زیبا و سفید

اسم دختر با خ


معنی اسم خاور : جای خورشید یا سرزدن خورشید

معنی اسم خجسته : شادباش، مبارک

معنی اسم خجیر : زیبا روی و پسندیده

معنی اسم خرامان : با ناز و وقار راه رفتن

معنی اسم خرم چهر : دارای چهره با طراوت

معنی اسم خرمدل : خوشدل، خوشحال، شادمان

معنی اسم خندان : خندیدن، با لبخند

معنی اسم خوب چهر : از نام‌های برگزیده

معنی اسم خوبرخ : خوب چهره

معنی اسم خوبروی :زیبا و خوب چهره

معنی اسم خوردخت : دختر آفتاب

معنی اسم خورزاد : زاده خورشید

معنی اسم خورشاد : خورشید شاد

معنی اسم خورشید : هور، هورشید، آفتاب

معنی اسم خُوروَش : همانند خورشید

معنی اسم خوشبوی : دارای بوی خوش

معنی اسم خوشچهر : نیکو روی

معنی اسم خوشخو : نیک رفتار، با صفا

معنی اسم خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال

معنی اسم خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل

معنی اسم خوشگو : خوش سخن

معنی اسم خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ

معنی اسم خوشه : چند دانه که در کنار هم آویزان باشند

اسم دختر با د


معنی اسم دراج : نام پرنده‌ای است، بدرجات بالا رونده

معنی اسم دُرافشان : روشن، تابان، شیرین سخن

معنی اسم درخشان : درخشنده، روشنایی دهنده

معنی اسم دُردانه : دانه در، مروارید بزرگ

معنی اسم درسا : مانند مروارید،‌ ارزشمند

معنی اسم دِرمنَه : گیاهی خوشبو

معنی اسم دُرنا : نام پرنده‌ای است

معنی اسم درناز: زیبا رو و گران بها

معنی اسم دریا : توده‌ی بسیار بزرگی از آب، در تصوف ذات حق

معنی اسم دل آرا : مایه نشاط و خرمی

معنی اسم دل آسا : موجب تسکین و آسایش دل

معنی اسم دل آرام : آرامش دهنده دل

معنی اسم دل افروز : روشن کننده دل

معنی اسم دل انگیز : نشاط آور

معنی اسم دلاویز : دلپسند، مرغوب، دلخواه

معنی اسم دلبر : یار و معشوق

معنی اسم دلپذیر : دلخواه، پسندیده

معنی اسم دلپسند : پسندیده، مرغوب

معنی اسم دلجو : نوازش کننده

معنی اسم دلخوش : خوشدل، خوشحال ،شادمان

معنی اسم دلدار : دلبر، معشوق، دلیر، دلاور، شجاع

معنی اسم دلشاد : خوشحال، شادمان

معنی اسم دلکش : دلربا، دلپذیر، دلفریب

معنی اسم دلگرم : خشنود، امیدوار

معنی اسم دلنواز : دلارام، دلجو، دلپذیر

معنی اسم دمساز : همدم، همراز، هم صحبت

معنی اسم دنبره : نوعی ساز، تنبور

معنی اسم دنیا : گیتی، جهان

معنی اسم دیبا : نوعی پارچه ابریشمی

معنی اسم دیبارخ : دارای چهره ابریشمی

معنی اسم دینا : داور، داوری، دین

معنی اسم دیناز : خالق زیبایی

معنی اسم دارانا : نام روستایی در نزدیکی اهر

معنی اسم دارینا : زرگر، طلاساز، مجازا ارزشمند و گرانبها

معنی اسم دارینه : نام روستایی در نزدیکی سقز

معنی اسم دالیا : نوعی از گلِ کوکب

معنی اسم دامینه : زیبا، جاری و روان، همچنین به معنای دانش و دانایی نیز آمده است.

معنی اسم دایانا : (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا) ) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب

معنی اسم دربها : بانوی ارزشمند، دختری که مانند مروارید ارزشمند است، نام همسر کورش کبیر

معنی اسم درتا : مانند مروارید، همتای دُر

معنی اسم درخشا : نورانی، تابنده ، درخشان

معنی اسم درخشان : دارای درخشش، روشن و تابان، درخشنده، (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز.

معنی اسم درخشنده : (صفت فاعلی از درخشیدن)، دارای درخشش و تلألؤ؛ روشن و تابان.

دردانه : بسیار محبوب و گرامی، عزیزکرده، ناز پرورده؛ نیز فرزند بسیار گرامی.

معنی اسم درسا : دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.

معنی اسم درفام : مانند در درآسا دُرمانند به رنگ دُر

معنی اسم درفشان : درخشان و روشن

معنی اسم درناز : (دُر= مروارید، لؤلؤ + ناز = زیبا و قشنگ) (به مجاز) زیبا رو و گران بها.

معنی اسم دریا : (در جغرافیا) توده‌ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.

معنی اسم دل‌آرا : موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.

معنی اسم دلارام :  موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر.

معنی اسم دل آسا : موجب تسکین و آسایش دل

معنی اسم دلافروز : مایه‌ی شادی و خوشی دل، محبوب و خوشایند؛ شاد و خرم، معشوق؛ در شاهنامه دل افروز فرخ پی نامِ زنی رومی و ایرانی نژاد که شاپور او را از اسارت رومیان رهانید و این نام را بر او گذاشت.

معنی اسم دلشاد : خوشحال و شادمان، در حال شادمانی.

معنی اسم دلناز : (دل + ناز = نوازش)، نوازشِ دل، دلنواز.

معنی اسم دلنواز : مایه‌ی آرامش دل، آرامش بخش؛ نوازشگر، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق.

معنی اسم دِنا : دنا اسم کوه‌ی در استان کهگیلویه و بویر احمد ۲) نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد.

معنی اسم دیانا : (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی.

معنی اسم دیبا : نوعی پارچه‌ی ابریشمی معمولًا رنگین.

اسم دختر با ذ


معنی اسم ذکیه : تیزهوش

اسم دختر با ر


معنی اسم رابو : نام گلی از گلهای بهاری

معنی اسم رابیا : مشهور، نامدار

معنی اسم راتا : نام فرشته ای است

معنی اسم رازان : نام روستایی در نزدیکی خرم آباد

معنی اسم رافونه : پونه

معنی اسم رامش : شادی، خوشی، لذت، حظ ، آسودگی، آسایش، سرود، نغمه

معنی اسم رامشین : نام روستایی در نزدیکی سبزوار

معنی اسم رامک : رام، اهلی، آرامش دهنده

معنی اسم رامونا : مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل

معنی اسم راددخت : دختر بخشنده یا خردمند

معنی اسم راوش : مصحف زاوش، نام ستاره مشتری

معنی اسم راویز : خارشتر

معنی اسم راویس : صاحب جاه و جلال

معنی اسم رایکا : محبوب، مطلوب

معنی اسم رایومند : دارنده فروغ و شکوه

معنی اسم رخسار : چهره، صورت، گونه

معنی اسم رخساره : چهره، صورت، گونه

معنی اسم رخسانا : مانند رخ، مانند رو؛ زیبارو

معنی اسم رخسانه : رخسانا

معنی اسم رخشا : رخشان، درخشان

معنی اسم ردیمه : نام زن کمبوجیه و دختر هوتن

معنی اسم رسا : بالغ، بلند

معنی اسم رَسابانو : بانوی برگزیده و بلند بالا

معنی اسم رَسادخت : دختر برگزیده و بلند بالا

معنی اسم رَسپینا : فصل پاییز

معنی اسم رَستا : رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده

معنی اسم رُکسان : روشنک، رکسانا

معنی اسم روبیتا : بی‌نظیر؛  زیباروی

معنی اسم رودابه : دختر مهراب پادشاه کابل، همسر زال و مادر رستم دستان

معنی اسم روزا : منسوب به روز؛ تابنده و زیبا

معنی اسم روزانا : منسوب به روز؛ روشنا؛ (به مجاز) تابنده و زیبا

معنی اسم روژین : منسوب به روز، تابناک و درخشنده؛ زیبا

معنی اسم روسانا : مانند روی و چهره

معنی اسم روشا : روشاد، دارای چهرهی شاد، شاداب

معنی اسم روشان : روشن

معنی اسم روشن : دارای نور، تابنده، درخشان

معنی اسم روشنا : روشن، جای روشن، روشنایی

معنی اسم روشنک : روشن، نام گیاهی است، در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد.

معنی اسم رُومینا : زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده؛ پاک و پاکیزه کرده

معنی اسم رُونیا : آن که چهره‌اش مثل نیاکان است

معنی اسم رونیکا : روی زیبا، زیباروی

معنی اسم روناک : روشنایی، تابناک

معنی اسم رَها : نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی

اسم دختر با ز


معنی اسم زادک : نام روستایی در نزدیکی قوچان

معنی اسم زانوس : نام یکی از دو شعبه بزرگ رود چالوس

معنی اسم زرکا : گیلکی نوعی پرنده

معنی اسم زرمان : مانند زر، بسیار زیبا

معنی اسم زرین : از جنس زر، به رنگ زر، طلایی

معنی اسم زگما: نام پلی در زمان سلوکیان که سلوکیه را به شهر آپاما وصل می‌کرد.

معنی اسم زیبا :  آن که یا آنچه دیدنش چشم نواز و خوشایند است، دلنشین، مطبوع

معنی اسم زیبان : زیبا، خوشایند

معنی اسم زیتون : نام میوه‌ای که رنگ آن در مراحل مختلف رشد از سبز تا بنفش و سیاه تغییر می‌کند.

معنی اسم زینا : مخفف زیناوند، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی

معنی اسم زرکا : به زبان گیلکی به معنی نوعی پرنده

معنی اسم زیورتاج : آن که چون زیور و جواهری بر تاج می‌درخشد.

معنی اسم زوشا : زیبا، نیکو، دلربا، از ریشه اوستایی زوش، نام نیای منوچهر پادشاه پیشدادی

معنی اسم زویا : زویا در زبان روس به معنی عزیز پدر می‌باشد. در گویش محلی طبرستان، به معنی درخشان، روشن و نورده است. معانی دیگر: زندگی، زنده، دوست داشتنی

معنی اسم زوفا : گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع

اسم دختر با ژ


معنی اسم ژالین : شعله آتش

معنی اسم ژاله : شبنم، قطره باران

معنی اسم ژامک : از نامهای باستانی، آینه

معنی اسم ژانیا : از نامهای باستانی

معنی اسم ژانیتا : محل پرستش خداوند

معنی اسم ژانین : نام دریاچه‌ای در یونان

معنی اسم ژانینا : نام شهری در یونان در کنار دریاچه‌ای به همین نام

معنی اسم ژاوا : جاوه نام قسمتی از اقیانوس هند میان جزیره جاوه و سوماترا و برنئو

معنی اسم ژاوه : نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی

معنی اسم ژاییژ : شراره آتش

معنی اسم ژربرا : گلی زینتی به شکل مینا ولی بسیار درشت تر از آن به رنگهای صورتی تا سرخ

معنی اسم ژرفا : عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی

معنی اسم ژرفی : عمق، ژرفا

معنی اسم ژرفین : عمیق

معنی اسم ژرویرا : ژریرا

معنی اسم ژنیا :  ژنیک

معنی اسم ژنیک : با استعداد، نابغه

معنی اسم ژوان : زمان، میعاد، ملاقات

معنی اسم ژون : بت، صنم

معنی اسم ژیژیس : نام ندیمه پروشات همسر داریوش پادشاه هخامنشی

معنی اسم ژیکان : قطره‌ی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش

معنی اسم ژیلا :  ژاله تگرگ

معنی اسم ژینا : باهوش، با نابغه، ژنیک

معنی اسم ژینوس : باهوش، نابغه، ژینا

معنی اسم ژیوار : نام کوهی در اورامان، زندگی کردن

اسم دختر با س


معنی اسم ساتین : محبوب و دوست داشتنی

معنی اسم سارنیا : بانوی بی ریا، پاک

معنی اسم سانیا : سایه روشنِ جنگل

معنی اسم ساویس : با ارزش، گرانمایه

معنی اسم سایه : تاریکی نسبی در مقابل روشنی، پناه

معنی اسم سپیتا : سفیدترین و پاکترین

معنی اسم سپیته : سپید و درخشان

معنی اسم سپیده : آغاز بامداد

معنی اسم ستاره : اختر،کوکب

معنی اسم ستی : بانو، خانم، کلمه احترام

معنی اسم سداب : نام گیاهی است

معنی اسم سرور : شادمانی

معنی اسم سَروَر : رییس، پیشوا

معنی اسم سمن : نام گلی است، یاسمین

معنی اسم سمن چهر : دارای چهره‌ی سفید و لطیف

معنی اسم سمن رخ : دارای چهره‌ی سفید و لطیف

معنی اسم سمن روی : دارای چهره‌ی سفید و لطیف

معنی اسم سمن ناز : زیباروی دارای ناز و کرشمه، نام دختر کورنگ

معنی اسم سمنبر : لطیف، سفید و خوشبو

معنی اسم سمنزار : بوستان یاسمن

معنی اسم سنبل : نام گلی است

معنی اسم سهی : راست و بلند، نام زن ایرج

معنی اسم سودابه : دارنده‌ی آب روشنی بخش، نام زن کیکاووس

معنی اسم سوزان : دارای حرارت، سرشار از اشتیاق، نام زن رامشگر تورانی

معنی اسم سوسن : نام گلی خوشبو

معنی اسم سوگند : قسم، استواری بر پیوند

معنی اسم سیما : روی، چهره، صورت

معنی اسم سیمبر : دارنده اندام سفید

معنی اسم سیمروی : سپیدروی

معنی اسم سیمگون : نقره فام

معنی اسم سیمین : نقره فام، سفید

معنی اسم سیمین چهر : سپیدروی

معنی اسم سیمین دخت : دختر سپید و نقره فام، درخشنده

معنی اسم سیمین رخ : سپیدروی

معنی اسم سیندخت : نام دختر مهراب، پادشاه کابل

اسم دختر با ش


معنی اسم شاد آفرید : آفریده شاد

معنی اسم شاداب : تر و تازه، خرم، نام سخنوری بوده است

معنی اسم شادبانو : بانوی شاد

معنی اسم شادپری : پری شاد

معنی اسم شاددل : خوش طبع و خوشحال

معنی اسم شادروز : نیک روز، خوشبخت

معنی اسم شادروی : داره چهره شاد

معنی اسم شادکام : شادمان، کامران، کامروا

معنی اسم شادمان : خوش، مسرور

معنی اسم شادی : سرور و شادمانی، خوشی

معنی اسم شادی افزا : افزاینده شادی و نشاط

معنی اسم شاهدخت : دختر شاه، شاهزاده خانم

معنی اسم شاهرو : دارای چهره‌ای چون شاهزادگان، زیبا

معنی اسم شایسته : با ارزش، سزاوار

معنی اسم شب بو : نام گلی است

معنی اسم شبنم : ژاله

معنی اسم شراره : جرقه، ریزش آتش

معنی اسم شکربانو : بانوی شیرین

معنی اسم شکرناز : دارای ناز و غمزه دلپذیر

معنی اسم شکفته : شکوفا، خندان، تازه

معنی اسم شکوفه : گل‌های رنگارنگ میوه

معنی اسم شکوه : بلندجایگاه، با عظمت

معنی اسم شگون : خجستگی، با شانس

معنی اسم شنایا : همه چیز دان

معنی اسم شهربانو : نام زن رستم، ملکه

معنی اسم شهرخ : شاه رخ

معنی اسم شهرزاد : زاده‌ی شهر

معنی اسم شهرناز : نام خواهر جمشید، مایه فخر و مباهات دیار

معنی اسم شهرنواز : خواهر شاه جمشید پیشدادی

معنی اسم شهرو : نام مادر برزویه پزشک، شهرخ

معنی اسم شهگل : بهترین گل

معنی اسم شهلا : دارای چشمان سیاه، زیبا

معنی اسم شهناز : دارای ناز شاهانه

معنی اسم شهنواز : مورد نوازش شاه قرار گرفته

معنی اسم شهین : دارای ارزش و مقامِ شاهانه

معنی اسم شهین بانو : بانوی با ارزش

معنی اسم شورانگیز : هیجان انگیز؛ آشوب به پا کننده

معنی اسم شیدا : شیفته

معنی اسم شیدبانو : خانمی چون خورشید

معنی اسم شیددخت : دختر خورشید، زیبا

معنی اسم شیدرخ : دارای چهره‌ای درخشان

معنی اسم شیرین : مزه شادکامی

معنی اسم شیرین گل : گل زیبا

معنی اسم شیفته : عاشق، مجنون

معنی اسم شیوا : رسا، فصیح، بلند و کشیده

اسم دختر با ص – ض


معنی اسم صدپر : گل سرخ

معنی اسم صنوبر :  نام درختی همیشه سبز

اسم دختر با ط – ظ


معنی اسم طرفه : شگفت آور، جالب، عجیب

معنی اسم طوطی : پرنده‌ای که بیشتر در نواحی استوایی و جنگلها زندگی می‌کند.

معنی اسم طیلا : می پخته شده، شرابی که از جوشاندن فشرده انگور، مویز، یا خرما به دست می‌آید.

معنی اسم طاهره : پاک، مطهر، لقب و نام حضرت فاطمه(س)

معنی اسم طراوت : شادابی،

معنی اسم طلا : زر، پر بها

معنی اسم طلعت :دیدار، برآمدن ستاره

معنی اسم طیبه : پاک، مطهر، لقب و نام حضرت فاطمه(س)

معنی اسم ظریفه : ظریف، لطیف

اسم دختر با ع – غ


معنی اسم عاتکه : زن خوشبو، کمان، دختر عبدالمطلب جد پیامبر

معنی اسم غزال :  آهو

معنی اسم غزل : نوعی شعر، عشقبازی کردن

معنی اسم غنچه : گل نیمه باز

اسم دختر با ف – ق


معنی اسم فارا : نام کوهی است که در غرب فلات ایران واقع شده است.

معنی اسم فاسیروس : نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی

معنی اسم فانیذ : پانیذ، قند، شکر

معنی اسم فایدیم : به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی

معنی اسم فرانک : پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین

معنی اسم فرانه : فرانک

معنی اسم فربو : بو و عطر شکوه و منزلت

معنی اسم فرپرک : شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.

معنی اسم فرتوک : پرستو

معنی اسم معنی اسم فردوس : معرب از فارسی، پردیس بهشت

معنی اسم فردیس: پردیس، بهشت

معنی اسم فرزانه : خردمند، دانا

معنی اسم فرسیما : دارای چهره‌ای باشکوه

معنی اسم فرشته : موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک

معنی اسم فرنگیز : فرنگیس

معنی اسم فرنگیس : از شخصیت‌های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی

معنی اسم فرنوش : نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فارسی خرد کارگر نامند، نوشنده شکوه و جلال، عقل فلک قمر

معنی اسم فرنوشا : شکوه و عظمت ابدی

معنی اسم فرنیار : اصیل، دارنده اصل و نسب

معنی اسم فرنیان : پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.

معنی اسم فروردین : نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

معنی اسم فروز : تابش و روشنی و فروغ

معنی اسم فروزا : تابان، درخشان

معنی اسم فروزاتون : بانوی روشنایی

معنی اسم فروزان : شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده

معنی اسم فروزنده : روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده

معنی اسم فروغ : روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش

معنی اسم فروهنده : نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.

معنی اسم فرهور : دارای شکوه و جلالی چون خورشید

معنی اسم فریار : دارنده شکوه و جلال

معنی اسم فریال : دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه

معنی اسم فریانه : نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی

معنی اسم فریبا : بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند

معنی اسم فریر : گیاهی خوشبو

معنی اسم فریرو : دارای چهره زیبا و با شکوه

معنی اسم فریما : زیبا و دوست داشتنی

معنی اسم فریماه : ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته

معنی اسم فرین : نام یکی از دختران زرتشت، دارای شکوه و جلال

معنی اسم فریناز : دارای ناز و غمزه زیبا و با شکوه

معنی اسم فوژان : بانگ بزرگ، فریاد عظیم

معنی اسم فیروزه : پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز است.

معنی اسم قشنگ : زیبا، خوشگل

معنی اسم قشنگ گل : گل زیبا، دختری که چهره اش مثل گل زیبا و لطیف است.

اسم دختر با ک


معنی اسم کاساندان : نام زن کوروش بزرگ و مادر کمبوجیه و بردیا

معنی اسم کاناز : چوب ریشه خوشه خرما، اسم اصیل ایرانی

معنی اسم کاویش : پیمانه شیر

معنی اسم کبیتا : نوعی شیرینی

معنی اسم کتایون : نام زن کی گشتاسب در شاهنامه

معنی اسم کشور : سرزمینی دارای مرزهای مشخص

معنی اسم کشوربانو : بانوی سرزمین، ملکه

معنی اسم کی بانو : بانوی پادشاه

معنی اسم کی دخت : دختر پادشاه

معنی اسم کیارنگ : رنگ پاکیزه و لطیف (دخترانه و پسرانه)

معنی اسم کیانا : طبیعت

معنی اسم کیانبانو : بانوی جهان

معنی اسم کیاندخت : دختر جهان

معنی اسم کیمیا : کمیاب

معنی اسم کیوان بانو : بانوی کیوان، بانوی بزرگ و بلندمرتبه

معنی اسم کیوانچهر : دارای چهره‌ای آسمانی

معنی اسم کیواندخت : دختری که چون کیوان مرتبه‌ای بلند دارد

معنی اسم کیوانرخ : دارای چهره‌ای آسمانی

معنی اسم کیوانزاد : زاده کیوان، به مجاز زاده ستارگان

اسم دختر با گ


معنی اسم گاتا : سروده‌ای جاودانه از زرتشت

معنی اسم گردآفرید : نام دختر گژدهم و یکی از بانوان پهلوان

معنی اسم گردیه : نام خواهر بهرام چوبینه و زن خسرو پرویز

معنی اسم گل آذین : زینت گل

معنی اسم گل آرا : زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه

معنی اسم گل آسا : همچون گل

معنی اسم گل آگین : آکنده از گل

معنی اسم گل آویز : گل آویخته شده

معنی اسم گل آیین : خوش سیرت

معنی اسم گل افروز : گل افروزنده،‌ لطیف و با طراوت

معنی اسم گل افسر : گل به سر

معنی اسم گل افشان : گل افشاننده، با طراوت

معنی اسم گل اندام : نازک بدن

معنی اسم گل برگ : برگ های رنگین گل و شکوفه

معنی اسم گل بیز : کلاله گل بیدمشک

معنی اسم گل پر : گیاهی خوشبو

معنی اسم گل پری : فرشته زیبا

معنی اسم گل پونه : نام گلی همانند نعنا

معنی اسم گل پیکر : دارای اندامی چون گل لطیف

معنی اسم گل تن : دارای اندامی چون گل لطیف

معنی اسم گل چین : برگزیده

معنی اسم گل خند : دارای خنده‌ای چون گل

معنی اسم گل دخت : دختری چون گل، زیبا

معنی اسم گل دوست : دوستار گل، گل پسند

معنی اسم گل سان : همچون گل

معنی اسم گل سیما : دارای چهره‌ای چون گل

معنی اسم گل شاد : شادان مثل گل،‌ زیبا و با طراوت

معنی اسم گل فشان : گل افشان

معنی اسم گل گون : سرخ رنگ، برنگ گل

معنی اسم گل گونه : مانند گل، به رنگ گل

معنی اسم گل نوش : شهد گل

معنی اسم گل وش : همچون گل

معنی اسم گلاب : مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می‌آید.

معنی اسم گلاله : موی پیچیده

معنی اسم گلباش : از نام‌های رایج زنان کرد

معنی اسم گلبان : گلِ درخت بان، زیبا

معنی اسم گلبانو : بانویی همانند گل

معنی اسم گلبن : درخت یا بوته گل

معنی اسم گلبهار : گل بهاری

معنی اسم گلبو : کسی که بوی گل می‌دهد

معنی اسم گلپاد : نگهبان گل، باغبان

معنی اسم گلچهر : چهره‌ای چون گل دارد

معنی اسم گلچهره : زیبا، دارای چهره‌ای چون گل

معنی اسم گلدسته : دسته گل، زیبا

معنی اسم گلدیس : همچون گل

معنی اسم گلرخ : خوبرو، خوشگل

معنی اسم گلرخسار : زیبا، خوش چهره

معنی اسم گلرنگ : به رنگ گل

معنی اسم گلروی : خوشگل، زیبا

معنی اسم گلریز : دارای نقش گل

معنی اسم گلزاد : زاده گل

معنی اسم گلزار : گلستان، محل رویش گل‌های فراوان

معنی اسم گلستان : زمینی پر از گل

معنی اسم گلشن : گلزار، گلستان

معنی اسم گلشید : گلی که چون خورشید می‌درخشد

معنی اسم گلفام : به رنگ گل سرخ

معنی اسم گلنار : گل انار

معنی اسم گلناز : دارای ناز و عشوه‌ای چون گل

معنی اسم گلنام : دارای نامی زیبا چون گل

معنی اسم گلنواز : نوازش کننده گل

معنی اسم گلی : چون گل

معنی اسم گلی ناز : دارای ناز و عشوه‌ای چون گل

معنی اسم گهر : گوهر، سنگ قیمتی

معنی اسم گهربانو : بانوی چون گوهر گرانبها

معنی اسم گهرچهر : چهره‌ی گوهرین، ارزشمند

معنی اسم گهردخت : دختر ارزشمند چون گوهر

معنی اسم گهرناز : آنکه نازش چون گوهر قیمتی است

معنی اسم گهرنگار : گوهرآگین، مرصع

معنی اسم گوهر : جواهری با ارزش

معنی اسم گوهربانو : بانوی گرانقدر

معنی اسم گوهرچهر : چهره‌ی گوهرین، ارزشمند

معنی اسم گوهردخت : دختر ارزشمند چون گوهر

معنی اسم گوهرزاد : زاده در و گوهر

معنی اسم گوهرسان : همچون گوهر

معنی اسم گوهرشاد : آن‌‌که ارزشمند و ارجمند و خوشحال است

معنی اسم گوهرشید : گوهر درخشان

معنی اسم گوهرفشان : زر افشان

معنی اسم گوهرناز : آنکه نازش چون گوهر قیمتی است

معنی اسم گیتی : جهان هستی

معنی اسم گیسو : زلف نگار

اسم دختر با ل


معنی اسم لادن : نام گلی است

معنی اسم لاله : نام گلی است

معنی اسم لاله رو : چهره‌ای چون لاله دارد، زیبا

معنی اسم لاله گون : همچون لاله

معنی اسم لاله وش : مانند لاله

معنی اسم لبخند : احساس شادی بر لبان

معنی اسم لیان : درخشنده

معنی اسم لیو : خورشید، آفتاب

اسم دختر با م


معنی اسم مارتا : در اوستا به معنای نوع انسان آمده است، دنیایی

معنی اسم مانترَه : سخن منش انگیز و مقدس، کلام اندیشه برانگیز

معنی اسم ماندانا : عنبر سیاه، نام دختر پادشاه ماد و مادر کورش

معنی اسم ماه آفرید : آفریده‌ ماه، نام زن ایرج مادر منوچهر

معنی اسم ماه بانو : زنی که چون ماه می‌درخشد

معنی اسم ماه دیس : همچون ماه

معنی اسم ماهرُخ : خوشگل، زیبا

معنی اسم ماهرو : آنکه چهره‌ای همچون ماه دارد،‌ زیبارو

معنی اسم ماهوار : مانند ماه

معنی اسم ماهوش : مانند ماه

معنی اسم مرجان : از گیاهان دریایی

معنی اسم مرمر : سنگ خوشرنگ و قیمتی

معنی اسم مروارید : گوهر باارزش دریایی

معنی اسم مژده : نوید، خبر شادی

معنی اسم مژگان : مژه‌ها، چشم پوش

معنی اسم مَشیانه : نخستین آفریده، نام نخستین زن (حوا)

معنی اسم منیژه : خواهر فرنگیس، دختر افراسیاب

معنی اسم مه پیکر : آن که پیکرش چون ماه زیبا و دل انگیز است

معنی اسم مه سیما : ماه رو, ماهرخ، زیبا

معنی اسم مهتاب : نور آرام ماه

معنی اسم مهدخت : دختری که مانند ماه است

معنی اسم مهر رخسار : آن که صورتش چون ماه زیبا است

معنی اسم مهرآگین : آکنده از محبت

معنی اسم مهرآمیز : دوستانه، همدل

معنی اسم مهرآور : دوستی ورزنده، ابراز محبت کننده

معنی اسم مهراسا : مانند خورشید

معنی اسم مهرافروز : افروزنده‌ی مهربانی، مهربان

معنی اسم مهرافزا : آنکه مهر و محبت بیفزاید

معنی اسم مهرافزون : آنکه مهر و محبت بیفزاید

معنی اسم مهرافشان : مهربان

معنی اسم مهرانگیز : برانگیزاننده‌ی محبت و دوستی

معنی اسم مهربانو : بانوی مهربان و با محبت

معنی اسم مهرچهر : آنکه چهره‌ای مهربان دارد

معنی اسم مهرچین : برگزیننده مهر یا نور

معنی اسم مهرخ : آن که دارای رخساری چون ماه است

معنی اسم مهرناز : نام خواهر کیکاووس که وی را به همسری رستم داده بودند، خورشید ناز

معنی اسم مهرنگار : خورشید زیباروی

معنی اسم مهروی : ماه رو، زیبارو

معنی اسم مهری : منسوب به مهر

معنی اسم مهسان : مانند ماه

معنی اسم مهستی : ماه خانم

معنی اسم مهشید : مهتاب، روشنایی ماه

معنی اسم مهناز : ماه ناز

معنی اسم مهوش : مانند ماه، خوشگل

معنی اسم مهین : بزرگ، بزرگتر

معنی اسم مُوژان : چشم خمار و پر کرشمه، غنچه نرگس

معنی اسم میترا : خورشید، مظهر دوستی و محبت و روشنایی

معنی اسم مینا : نام گلی است

معنی اسم مینو : جهان معنوی، بهشت

اسم دختر با ن


معنی اسم ناربن : درخت انار

معنی اسم ناردانا : ناردانه، دانه انار

معنی اسم نارملا : شکوفه گل انار، به کسر میم

معنی اسم نارمیلا : شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار

معنی اسم نارو : پرنده‌ای خوش آواز همانند بلبل

معنی اسم نارون : درختی خوش اندام و پُربَرگ و سایه دار

معنی اسم نارین : منسوب به نار، تر و تازه

معنی اسم ناز : کرشمه، غمزه

معنی اسم نازپر : آنکه مانند پری زیباست،نام دخترپادشاه خوارزم

معنی اسم نازنین : بسیار دوست داشتنی، عزیز و گرامی، زیبا و ظریف

معنی اسم نازی : منسوب به ناز

معنی اسم نازیار : یار زیبا

معنی اسم نازیلا : دختر طناز و عشوه گر

معنی اسم نازینه : منسوب به ناز

معنی اسم ناژین : درخت نارون

معنی اسم نانیسا : نام روستایی در نزدیکی مراغه

معنی اسم ناوه : نام روستایی در نزدیکی خرم آباد

معنی اسم ناهید : زهره، آناهیتا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ پادشاه کیانی

معنی اسم نایریکا : برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی

معنی اسم نرسا : در اساطیر زوروانیه نام یکی از خدایان

معنی اسم نرمین : منسوب به نرم، لطیف، مهربان

معنی اسم نساک : نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی

معنی اسم نسترن : گلی شبیه رز به رنگهای صورتی، سفید و زرد

معنی اسم نسرین : گلی به رنگ زرد یا سفید و خوشبو که یکی از گونه‌های نرگس است.

معنی اسم نکوزاد : زاده نیکویی

معنی اسم نکویار : یار نیکو

معنی اسم نکیسا : نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی

معنی اسم نگار : نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی

معنی اسم نگارا : بانوی زیبا، دختر خوش چهره، کنایه از محبوب است.

معنی اسم نگاره : نقش، شکل، تصویر

معنی اسم نگارین : زیبا، آراسته، مزین

معنی اسم نگین : سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار می‌گذارند.

معنی اسم نگینه : مانند نگین

معنی اسم نوا : صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی

معنی اسم نوازش : از روی مهربانی دست بر سر کسی کشیدن

معنی اسم نوباوه : کودک یا نوجوان، میوه‌ای که تازه رسیده باشد، میوه تازه و نورس

معنی اسم نوبر : تر و تازه و جدید، شادابنام پارسی

معنی اسم نوژان : درخت صنوبر و کاج

معنی اسم نوژین : منسوب به نوژ، مربوط به نوژ؛ (به مجاز) زیبا، سرسبز و با طراوت.

معنی اسم نوشا : نیوشا، شنوا، شنونده

معنی اسم نوشاد : نام شهری که زیبارویان آن معروف بوده‌اند.

معنی اسم نوشان : نوشنده

معنی اسم نوشزاد : زاده جاوید، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر انوشیروان پادشاه ساسانی

معنی اسم نوشناز : دارای ناز و غمزه شیرین

معنی اسم نوشه : انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال، خرم، گوارا، از شخصیتهای شاهنامه

معنی اسم نوشین : شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار

معنی اسم نیاز : حاجت، احتیاج

معنی اسم نیالا : نام روستایی اطراف ساری

معنی اسم نیتا : بی مانند، بی نظیر، بیتا، یگانه

معنی اسم نیسا : همانند نی، شبیه به نی،  زیبا، با طراوت، دلپذیر و دلنشین، شیرین

معنی اسم نیکا : چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران

معنی اسم نیکتا : خوب، نیکو

معنی اسم نیکناز : آن که دارای عشوه و غمزه‌ای خوب و نیکوست.

معنی اسم نیکو : خوب، زیبا

معنی اسم نیکی : خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان

معنی اسم نیلا : نیل به رنگ نیل، نیلی

معنی اسم نیلرام : اسم فرشته نگهبان برف و باران و تگرگ

معنی اسم نیلیا : به زنگ نیلی ، منسوب به نیلی ، مرکب از نیلی و الف نسبت

معنی اسم نیوان : پهلوان و دلیر و شجاع، نام مادر انوشیروان، همسر قباد پادشاه کیانی

معنی اسم نیوشا : شنوا، شنونده

معنی اسم نیووند : نام گیاهی می‌باشد.

اسم دختر با و


معنی اسم وانیا : هدیه با شکوه خداوند

معنی اسم ورتاج : گلی سرخ رنگ که همیشه روی به آفتاب دارد.

معنی اسم ورجا : بلندمرتبه، ارجمند

معنی اسم ورونیکا : نام تیره‌ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است

معنی اسم وهرو : خوبروی

معنی اسم ویدا : آشکار و هویدا

معنی اسم ویرو : نامپهلوان و سپهداری در منظومه ویس و رامین

معنی اسم ویستا : دانش و فرهنگ

معنی اسم ویشکا : نام روستایی نزدیک رشت

معنی اسم وینا : رنگارنگ، همچنین روشن و آشکار

معنی اسم ویوگ : عروس

معنی اسم ویونا : منسوب به وَیو، عروس، دختری که عروس شده

اسم دختر با ه


معنی اسم هاله : خرمن ماه

معنی اسم هدیه : پیشکشی

معنی اسم هما : مرغ خوش پرواز و مایه سلامت، از شخصیت‌های شاهنامه

معنی اسم هماچهر : آنکه چهره‌ای چون هما دارد، خوش سیما

معنی اسم همافر : دارای شکوه همایی

معنی اسم همدم : همنشین، مونس

معنی اسم همراز : محرم اسرار

معنی اسم هنگامه : شورش و فتنه، وقت و زمان، شگفت انگیز

معنی اسم هوآفرید : خوش ستوده، خوش آمرزیده

معنی اسم هوپاد : نگهبان خوب، نیک سرشت

معنی اسم هور : خورشید

معنی اسم هورام : پیرو خوبی، انسان شاد و خنده رو، هنگام طلوع آفتاب،‌ مرتفع

معنی اسم هوربانو : زیبا همچون خورشید

معنی اسم هورتن : آن که تن و بدنی پاک و درخشان چون خورشید دارد

معنی اسم هورچهر : زیبا همچون خورشید

معنی اسم هورداد : داده‌ی خورشید، تابنده و پر حرارت

معنی اسم هوردخت : دختر خورشید

معنی اسم هورزاد : زاده خورشید

معنی اسم هورسان : مانند خورشید

معنی اسم هورشید : خورشید

معنی اسم هورفَر : دارای فر و شکوه مانند خورشید

معنی اسم هورمهر : مهربان همانند خورشید

معنی اسم هوروَش : زیبا و تابناک همچون خورشید

معنی اسم هوزاد : خوب زاده، اصیل

معنی اسم هوزان : نرگس نوشکفته و نیک دان

معنی اسم هوشبام : سپیده دم

معنی اسم هوگون : خوب گون، خوش رنگ، ممتاز

معنی اسم هُووی : نام زن زرتشت، دختر فرشوشتر

اسم دختر با ی


معنی اسم یارناز : یار زیبا

معنی اسم یارنوش : دوست و یاری که چون عسل شیرین و دلنشین است

معنی اسم یاس : نام گلی است

معنی اسم یاس رخ : آنکه چهره ای چون گل یاس دارد

معنی اسم یاس گل : آنکه مانند گل یاس خوش چهره و زیباست

معنی اسم یاسمن : نام گلی است

معنی اسم یاسمین : گل یاسمن

معنی اسم یوتاب : نام خواهر آریوبرزن پادشاه آذربادگان

معنی اسم یگانه : بی همتا

معنی اسم یَسنا : پرستش، از بخش‌های اوستا

معنی اسم یلدا : دارزترین شب سال

جدول اسامی دخترانه

اسم دختر با الفاسم دختر با باسم دختر با پ
اسم دختر با تاسم دختر با ثاسم دختر با ج
اسم دختر با چ اسم دختر با ح اسم دختر با خ
اسم دختر با د اسم دختر با ذ اسم دختر با ر
اسم دختر با ز اسم دختر با ژ اسم دختر با س
اسم دختر با ش اسم دختر با ص اسم دختر با ض
اسم دختر با ط اسم دختر با ظ اسم دختر با ع
اسم دختر با غ اسم دختر با ف اسم دختر با ق
اسم دختر با ک اسم دختر با گ اسم دختر با ل
اسم دختر با م اسم دختر با ن اسم دختر با و
اسم دختر با ه اسم دختر با ی
تبلیغات متنی

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest
22 نظرات
بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
تازه‌ترین قدیمی ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
حانیه
حانیه
3 سال قبل

زهرا اسم به این قشنگی! چرا عوض کنی!🙄افتخار کن به اسم زهرا☺️

kim
kim
3 سال قبل

سلام اسم یکتا نبود توی لیستتون
اضافش کنید😊

راضیه
راضیه
2 سال قبل

ببخشید دِنا کوهستان شمال غرب و شرق فارس نیست. کوه دنا در استان کهگیلویه وبویراحمد هست که شهر توریستی سیسخت در کوهپایه این کوه قرارداره

مینا
مینا
3 سال قبل

اسم دختر که به اسم پسر سینا بیاد سراغ دارین؟ چندتا انتخاب کردم ولی مطمئن نیستم

مهسا
مهسا
3 سال قبل
پاسخ به  مینا

تینا.مینا .سارینا .آوینا

Nahid
Nahid
3 سال قبل
پاسخ به  مینا

یاسمینا

زهرا
زهرا
3 سال قبل

سلام میخواستم بدونم اسم زهرا رو تو شناسنامه عوض میکنن؟

ناشناس
ناشناس
3 سال قبل
پاسخ به  زهرا

آره میشه عوض کرد هرچی خواستی بزار😒

بهار
بهار
3 سال قبل

عالی بود. مرسی

تینا
تینا
3 سال قبل

اسم آرینا تو لیست تون نیست، اینم اضافه کنید

مهناز
مهناز
3 سال قبل

لطفا اسم دختر که به مرسانا بیاد بهم بگید. معنی خوبی هم داشته باشه

vahid
vahid
3 سال قبل

good

رستم
رستم
2 سال قبل

سلام اسم ماه شیرین تو اسامی اسم های دخترانتون نیست لطفا اضافه کنید <<<<<<<<<<<<<< اسم های قدیمی و با اوبهت دخترانه {{ ماه خاتون 2- تلیاتون 3- ماه شیرین }}

اِلى
اِلى
3 سال قبل

بنظرتون تو شناسنامه اسم اِلى اجازه ثبت میدن؟

فانوس
فانوس
1 سال قبل

دنا اسم کوهی در استان کهگیلویه و بویر احمد هست نه استان فارس!آبشار مارگون رو که با دوز و کلک و خیانت مسئولین از استان کهگیلویه و بویراحمد گرفتن حالا انگار نوبت قله دناست!کلا مردم به هم رحم نمیکنن بعد توقع دارن مسئولین رحم کنن مسئولین از همین مردم بلند میشن همین مردمی که شاکی اند از کجا معلوم مسئول باشن خیانت و دزدی نمیکنن؟؟

مهسا
مهسا
1 سال قبل

اسم دخترونه برای مشابه اشکان و محیا سراغ دارین ؟

مهتاب
مهتاب
1 سال قبل

سلام من اسمم مهتابه یه اسم میخام ک معنیش ماه باشه و جدید باشه قدیمی نباشه برای مهاجرت ب هرکشوری لازم ب تغییرنباشه کسی همچین اسمی میدونه

دکمه بازگشت به بالا